داستان یوسف و زلیخا در قرآن و تجلی سیمای زلیخا در ادبیات فارسی

داستان حضرت یوسف و زلیخا یکی از ارزشمندترین و زیباترین ودر عین حال پر معناترین داستانی ست که در قرآن کریمبه شکل زیبایی بیان شده است. به طوری که پاکدامنی و صداقت جوانی زیبا که با ایمان راستین به خدای خویش و غلبهبر غریزه شهوانی زنی متاهل مسلط شد و با ایمان بر خدای خود و وفاداری به همسر آن مرد نام خود را در تاریخ به عنوانفردی پاکدامن و خداجوی واقعی به ثبت رسانید. این داستان زیبا با ورود به ادبیات فارسی آثار بزرگی را به وجود آوردو بسیاری از نامداران شعر و ادب در بسیاری از آثار زیبای خود از این داستان بهره برده اند. در این مورد پژوهش هایزیادی به انجام رسیده ولی در این مقاله ما در جستجوی جایگاه و سیمای زلیخا در آثارشان به بررسی می پردازیم. اگر چهدر قرآن کریم از نام زلیخا به آشکار سخن نیاورده شده اما جایگاه و عشق زلیخا به یوسف برای بسیاری از مفسران پنهاننمانده است. و همه این تفاسیر بر پایه قرآن کریم بوده است. و اگر چه درقرآن کریم نامی از زلیخا به میان نیامده اما سیمایزلیخا در قرآن بدون سیمای یوسف نبوده و در این داستان پر معنا و عبرت آموز حکمتی از قرآن کریم نهفته بوده است.که طبق آن یوسف و زلیخا توانسته اند یکدیگر را کامل کنند. در واقع از این پژوهش میتوان به این موضوع آشکار پیبرد که زلیخا برای وصل به یوسف از هیچ چیزی دریغ نکرد و یگانه هدفش رسیدن به یوسف بود و بر این هدف استوارماند و در نهایت به آرزوی وصل رسید. و این چنین بود که این داستان پر معنا مورد توجه بسیاری از شاعران و نویسندگاننامدار قرار گرفت. و بسیاری از شاعران اگر چه در آثارشان یوسف بعنوان قهرمان اصلی داستانها و روایت هایشان استاما به شکلی زیبا و آشکاری عشق زلیخا به یوسف را عشق ماورایی توصیف کرده اند.

Keywords:

یوسف و زلیخا , قرآن کریم , ادبیات فارسی , عطار نیشابوری , حکیم ابولقاسم فردوسی