عوامل موثر بر میزان فعالیت های آموزشی و پژوهشی اساتید دانشگاه علوم پزشکی گلستان
Publish place: Iranian Journal of Medical Education، Vol: 11، Issue: 3
Publish Year: 1390
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 57
متن کامل این Paper منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل Paper (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_IJME-11-3_006
تاریخ نمایه سازی: 26 مرداد 1402
Abstract:
هدف اولیه دانشگاه ها و موسسات آموزشی، آموزش فراگیران است و فعالیت آموزشی از ضروری ترین جنبه های مورد انتظار در محیط های دانشگاهی می باشد(۱). با این وجود، برخی بر این باورند که فعالیت های آموزشی نمی توانند برای ارتقای آکادمیک اعضای هیات علمی به کار روند و به عبارت دیگر، اگر چه این دسته از فعالیت ها برای حضور در محیط آکادمیک ضروری هستند، ولی برای ارتقای مرتبه، کافی نخواهند بود(۲و۳). این امر سبب شده تا در طول زمان دستیابی به ا آموزش فراگیران به عنوان هدف اصلی دانشگاه ها دستخوش تغییراتی شده و از مسیر اصلی خود منحرف شود. یکی از علل این مشکل توجه نامتناسب به امر پژوهش تلقی می شود به نحوی که انتظارات در زمینه انجام تحقیقات و انتشار نتایج روز به روز بیشتر شده و تصمیم گیری در مورد ارتقای آکادمیک منحصرا بر اساس تعداد مقالات منتشر شده، که معیاری ملموس و قابل اندازه گیری است، صورت می پذیرد. از طرفی، به روشنی دلایل این تغییر مشخص نمی باشد و معلوم نیست که آیا عواملی به جز عواملی انگیزشی در این تغییر دخیل هستند یا نه؟ لذا مطالعه حاضر به منظور شناسایی عوامل موثر بر میزان عملکرد فعالیت های آموزشی و پژوهشی اساتید دانشگاه ها صورت پذیرفت.
در این مطالعه مقطعی کلیه اساتید (۴۶ نفر) دانشگاه علوم پزشکی گلستان که در طی سال ۸۵-۱۳۸۳ طرح پژوهشی داشتند انتخاب شدند. در نهایت به پرسشنامه پس از ۳ بار ارسال ۴۰ نفر پاسخ دادند. ابزارهای گردآوری داده ها این مطالعه شامل فرم پرسشنامه فعالیت های آموزشی و پژوهشی اساتید بود که در مطالعات گروه انتقال دانش دانشگاه علوم پزشکی تهران مورد استفاده قرار گرفته بود(۴) تکرارپذیری پرسشنامه با همبستگی درون خوشه ای ۶۹/۰ تا ۷۲/۰ و پایایی در بعد یکنواختی درونی نیز با آلفای کرونیاخ ۶۳/۰ تا ۷۶/۰ مورد تایید قرار گرفته بود. حیطه های موردنظر در پرسشنامه شامل متغیرهای دموگرافیک و شغلی محققین و یک سوال در مورد «درصد زمان اختصاص یافته به فعالیت های آموزشی و پژوهشی از کل فعالیت هایشان در طی ۲ سال گذشته» بود.
جهت تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر شاخص های توصیفی از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و رگرسیون خطی چند متغیره به شیوه Enter استفاده شد. در رگرسیون خطی که درصد زمان اختصاص یافته به فعالیت های آموزشی و پژوهشی از کل فعالیت ها به عنوان متغیر وابسته و سن و جنس، داشتن پست اجرایی، سابقه اشتغال، تمام یا نیمه وقت بودن فرد، رتبه علمی و نوع رشته تخصصی به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شد. تجزیه و تحلیل در نرم افزارSPSS-۱۱.۵ صورت پذیرفت.
از بین ۴۰ مدرس مورد بررسی، ۲۷ نفر (۵/۶۷ درصد) مرد بودند. میانگین سنی مدرسان ۰۷/۴۲ سال (انحراف معیار ۴۶/۶ سال) بود. ۷ نفر (۵/۱۷ درصد) از مدرسین غیر هیات علمی، ۱۷ نفر (۵/۴۲ درصد) مربی، ۱۰ نفر (۲۵ درصد) استادیار و مابقی دانشیار بودند و ۳۲ نفر (۸۰ درصد) به صورت تمام وقت فعالیت می نمودند.در کل میانگین سال های فعالیت در دانشگاه ۲۳/۱۰ سال با انحراف معیار ۸۵/۴ سال به دست آمد. در مورد زمان صرف شده جهت فعالیت های آموزشی و پژوهشی، اساتید گروه علوم پایه در مقایسه با علوم بالینی و علوم بهداشتی زمان بیشتری را به فعالیت های آموزشی و پژوهشی اختصاص می دادند ولی این اختلاف معنادار نبود. در مورد عوامل موثر بر میزان فعالیت های آموزشی و پژوهشی اعضای هیات علمی آنالیز رگرسیون نشان داد که درصد زمان اختصاص داده شده به فعالیت های آموزشی با داشتن فعالیت اجرایی رابطه معکوس و معنادار (۰۲/۰P=) و درصد زمان اختصاص داده شده به فعالیت های پژوهشی با نوع خدمت (۰۴/۰P=) و مرتبه علمی فرد (۰۱/۰P=) ارتباط معنادار دارد. بدین معنی که در مدرسین تمام وقت و دانشیار (نسبت به استادیار) میزان این فعالیت ها بیشتر بوده است.
در این مطالعه مشخص گردید که اساتید علوم پایه نسبت به علوم بالینی و بهداشتی زمان بیشتری را صرف آموزش و پژوهش می کنند. در مطالعه ای توسط نجات و همکاران نشان داده شد که اساتید علوم بالینی نسبت به اساتید علوم پایه و سیستم های بهداشتی زمان بیشتری را صرف آموزش و پژوهشگران علوم پایه نسبت به دو گروه دیگر زمان بیشتری را صرف پژوهش می کنند و همچنین در این مطالعه نداشتن مسوولیت اجرایی به عنوان عامل موثر در زمان اختصاص یافته به آموزش همخوان با مطالعه نجات و همکاران بود(۵). در مورد عوامل موثر بر میزان فعالیت های پژوهشی اساتید، یافته های مطالعه فعلی نشان داد که اساتید تمام وقت نسبت به پاره وقت و دانشیاران نسبت به استادیاران زمان بیشتری را به فعالیت های پژوهشی اختصاص می دادند که این نتایج در راستای مطالعه عبادی فر و همکاران بود(۶).
به طور کلی و به عنوان نتیجه گیری نتایج مطالعه نشان داد که عوامل انگیزشی نظیر ارتقا مرتبه برای شرکت در فعالیت های پژوهشی سبب می شود تا اعضای هیات علمی اهمیت بیشتری برای انجام پژوه های تحقیقاتی قایل شوند و این عامل در کنار داشتن مسوولیت های اجرایی سبب کاهش زمان صرف شده برای فعالیت های آموزشی می شود.
Keywords: