مقایسه تاثیر سبک های ارتباطی خانواده بر شادکامی دختران و پسران مقطع متوسطه شهر ساوه

Publish Year: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 100

This Paper With 21 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

ICPES03_009

تاریخ نمایه سازی: 9 مهر 1402

Abstract:

هدف از انجام این پژوهش مقایسه تاثیر سبک های ارتباطی خانواده از جمله: توافق کننده، کثرت گرا، محافظت کننده و بی قید بر میزان شادکامی دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه اول شهر ساوه در سال تحصیلی ۱۴۰۰ -۱۴۰۱ می باشد. حجم نمونه مورد نظر بر اساس جدول مورگان ۲۰۰ نفر می باشد. در پژوهش حاضر برای سنجش میزان شادکامی از پرسشنامه ی تجدیدنظرشده آکسفورد و برای تعیین انواع الگوهای ارتباطی، پرسشنامه کوئرنر و فیتزپاتریک به کار برده شد. پایایی پرسشنامه ها به روش آلفای کرونباخ(پرسشنامه ی تجدیدنظرشده آکسفورد ۰/۹۲ و انواع الگوهای ارتباطی مقدار آلفای کرونباخ ۰/۸۹ برای بعد گفتوشنود و ۰/۷۹ برای همنوایی گزارش شده است) و روایی آن ها به شیوه تحلیل عامل(مقدار بار عاملی پرسشها در عامل استخراجی در مقیاس شادکامی از ۰/۳۹ تا ۰/۷۲ و در ضریب گویه های مقیاس الگوی ارتباطی گفتوشنود از ۰/۳۴ تا ۰/۷۶ و ضریب گویه های الگوی همنوایی از ۰/۴۵ تا ۰/۷۳ در نوسان بوده است) سنجیده شد. با توجه به روش و ماهیت پژوهش و فرضیه های آن، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل واریانس و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که که بین الگوهای ارتباطی از نظر میزان شادی تفاوت معنی دار وجود دارد . ( p<۰/۰۰۱) جهت گیری گفت و شنود در مقایسه با جهت گیری همنوایی، به ویژه در پسران، عامل اصلی در ارتباطات خانوادگی است که شادکامی بیشتر را در پی دارد همچنین در الگوهای خانواده های توافق کننده و کثرت گرا، پسران نسبت به دختران شادکامی بیشتری را تجربه می کنند ولی درالگوی بی قید این نتیجه برعکس بود و در الگوی محفاظت کننده تفاوتی میان دو جنس وجود نداشت. آزمون تعقیبی شفه نشان داد که در الگوهای توافق کننده و کثرت گرا میانگین نمره شادکامی بالاتر و در الگوهای محافظت کننده و بی قید میزان آن پایین تر است(.( p<۰/۰۵ این نتیجه بیانگر نقش کلیدی متغیر گفت و شنود در تعیین شادکامی است.

Authors

فاطمه گودرزی

دانشجوی دکتری مطالعات برنامه درسی، دانشگاه علامه طباطبائی

بهروز قلائی

دکترای روانشناسی تربیتی، دانشگاه فرهنگیان اراک