زمینه ها و علل تحول اندیشه علمای شیعه ایران عصر قاجار از «سلطنت معموله» به «سلطنت مشروطه»

Publish Year: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 161

This Paper With 30 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_TUHIS-14-35_006

تاریخ نمایه سازی: 26 آبان 1402

Abstract:

بعد از روی کار آمدن دولت صفویه، علمای شیعه می‎بایست این نهاد نوظهور را در فقه سیاسی تئوریزه می‎کردند. لیکن فقدان الگو، و مباینت الگوی سلطنت با برخی اندیشه‎های کلامی شیعیان، چالشی در این مسیر به حساب می‎آمد. اما نهایتا ایشان با حفظ بنیادهای کلامی، مبنی بر غاصب شمردن هر نوع حکومتی در عصر غیبت، با تسامح، با الگوی سلطنت کنار آمدند، و نهاد سلطنت را به عنوان پدیده‎ای ضروری در عصر غیبت پذیرفتند. در این الگو، سلطان، عطیه‎ای الهی در راس جامعه بود که مردم باید از نافرمانی او احتراز جویند. هرچند در دوره مشروطیت، برخی علما تداوم این اندیشه را خواستار بودند، لیکن برخی فقهای شیعه برخی از مولفه های سلطنت معموله را منشا بحران‎های اقتصادی و سیاسی ایران ارزیابی می‎نمودند. ایشان در آثار مکتوب و بیانات خود، سلطان مقید به قانون را پیشنهاد می‎کردند که آشکارا برخی از مولفه های سلطنت معموله را به چالش می‎کشید. این مقاله بر آن است با روش توصیفی ‎تحلیلی و برپایه منابع کتابخانه‎ای، به خصوص رسائل سیاسی علمای ایران، به این سوال پاسخ دهد که چه عواملی تغییر رویکرد گفتمانی علمای شیعه در باب سلطنت را به وجود آورده است. در ابتدا گفتمان سلطنت معموله را با مولفه هایش و نیز زمینه اقبال اندیش مندان به این گفتمان را بررسی و سپس گفتمان سلطنت مشروطه را به همراه مولفه هایش غوررسی نموده ایم. ازآنجاکه چرخش گفتمانی محتاج تضعیف گفتمان پیشین و در مرحله دوم وجود گفتمان بدیل است، در انتها تغییر بافت اقتصادی و به تبع آن ناکارآمدی سلطنت معموله و خدشه در این گفتمان را تبیین نموده و توضیح داده ایم هم زمانی این خدشه، با وجود یک بدیل حکمرانی، یعنی سلطنت مشروطه همراه بوده است. لذا این دو دست در دست هم داده، دلایل و عوامل این چرخش گفتمانی علمای پیشرو را شامل می‎شود. این تغییر گفتمان ازاین رو برای علمای پیشرو مهم بود که مقدمه‎ای لازم برای اصلاحات بنیادین دولت در ایران بوده است.

Authors

حسین شیرمحمدی

دانشجوی دکتری تاریخ تشیع دانشگاه اصفهان

مصطفی پیرمرادیان

دانشیار دانشگاه اصفهان

حسین عزیزی

استادیار دانشگاه اصفهان