نسبت فناوری های قدرت و حکومت مندی در اندیشه «میشل فوکو» و «ژیل دلوز»

Publish Year: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 126

This Paper With 27 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_POLITIC-17-32_007

تاریخ نمایه سازی: 14 آذر 1402

Abstract:

دیدگاه مسلط نزد متفکران لیبرال و مارکسیست بیانگر آن است که قدرت حاکم در پی اتخاذ نظم حقوقی درون یک قلمروی مشخص است. از این رو قدرت حاکم به عنوان نظامی از تعهدها و ممنوعیت های حقوقی در نظر گرفته شده که به واسطه قانون اعمال می شود. اما متفکرانی همچون «میشل فوکو» و «ژیل دلوز». گسستی را در سازوکارهای حکمرانی تشخیص می دهند. فوکو معتقد است که از قرن هفدهم و هجدهم، حکومت به جای ممنوعیت های حقوقی، بیشتر به شکلی مثبت در پی شکل دادن به تابعان خود بوده و سعی در پبرورش سوژه هایی بهنجار و مطیع داشته است. در ادامه مطالعات فوکو، ژیل دلوز گسست دیگری را تشخیص می دهد و معتقد است که حکومت در قرن بیستم، نه از طریق انضباط بلکه به شیوه ای کنترلی، سعی در ساختن سوژه ها و سوق دادن آنان به سوی اهداف خود داشته است. از این رو مقاله حاضر سعی دارد به این پرسش بپردازد که در اندیشه فوکو و دلوز، چه عاملی سبب دگرگونی در شیوه حکومت مند ی میشود؟ بررسی پدیدارشناختی آرای این دو متفکر نشان می دهد که ریشه دگرگونی حکومتمندی در فناوری های قدرت قرار دارد.

Keywords:

فناوری های قدرت , حکومت مندی , قدرت , جامعه انضباطی و جامعه کنترلی

Authors

محمد ملکی فر

دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه یاسوج، ایران

علی مختاری

استادیارگروه علوم سیاسی، دانشگاه یاسوج، ایران

حمداله اکوانی

دانشیارگروه علوم سیاسی دانشگاه یاسوج، ایران

ابوذر فتاحی زاده

استادیار گروه علوم سیاسی، دانشگاه یاسوج، ایران