تغییر پذیری مفاهیم اخلاقی در حوزه حقوق، به تبعیت از نیازها و تحولات اجتماعی( مطالعه موردی مفهوم تقصیر در مسئولیت مدنی

Publish Year: 1391
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 1,196

متن کامل این Paper منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل Paper (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

SUHRAWARDI03_040

تاریخ نمایه سازی: 26 فروردین 1392

Abstract:

مسئولیت مدنی یکی از شاخه های مهم حقوق مدنی است که به بررسی خسارات غیر قراردادی وارد به اشخاص و چرایی و چگونگی جبران آن ها می پردازد. یکی از ابتدایی ترین و ریشه ای ترین پرسش ها در این زمینه، چراییضرورت پرداخت غرامت توسط عامل زیان به زیان دیده بوده است. پاسخی که اکثر اندیشمندان و رویه های نظام های مختلف حقوقی به این پرسش داده اند ،ناروایی و تقصیر عامل زیان است، همچنان که بر اساس فلسفه ارسطویی بایداین قسم مسئولیت را در ذیل عدالت کیفری قرارداد که به علت ناروایی ورود خسارت ، عامل ، مستحق جریمه و جبران خسارت است. این نتیجه گیری را بایداز تأثیرات مستقیم اخلاق در حقوق دانست. اما اینکه ، مفهوم تقصیر چیست، بر خلاف حوزه اخلاق، در حقوق ثابت نمانده است. حقوق دانان اولیه، همچوناخلاقیون، تقصیر را رفتاری می دانسته اند که با توجه به میزان عقل و شعور وتجربه و وضعیت شخص، از او انتظار نمی رفته است: رفتاری که حاوی نوعی افراط یا تفریط باشد. تلقی یاد شده از تقصیر، هرچند با ریشه اخلاقی مبنای جبران خسارت انطباق داشته، اما کم کم آثار غیر قابل قبول حقوقی خود، از جملهعدم امکان جبران خسارت وارده توسط صغار و مجانین و ... را نمایان می سازد. برهمین اساس، اندک اندک مفهومی جدید از تقصیر پا به عرصه وجود می گذارد : تقصیر نوعی، به جای تقصیر شخصی. در این مفهوم، در ارزیابی ناروایی خسارت، وضعیت شخص عامل کنار نهاده شده، قضاوت اجتماع ملاک قرارمی گیرد، بی آنکه شخصیت عامل مورد توجه قرار گیرد. بدین ترتیب خسارات بیشتری قابلیت جبران می یابند و صغار و مجانین و ... نیز در عداد مسئولین قرارمی گیرند. اما سیر مفهومی تقصیر پایان نمی یابد و همچنان خساراتی به علت سختی اثبات تقصیر و ... بی جبران می مانند که به علت رشد و توسعه صنعت و تجارت، دائماً بر تعداد آن ها افزوده می شود. علی هذا، دوباره مفهومی موسع تر ازتقصیر شکل می گیرد: هر آنچه که بتواند تخلفی ازتعهد تلقی شود . بر این اساس، چون اشخاص متعهدند به جان و مال و دارایی های معنوی اشخاص لطمهنزنند ، پس هر جا خسارتی به دیگران بزنند،تعهدی را زیر پا گذاشته و مقصرند و ضامن. این برداشت از تقصیر به همان میزان که می تواند حداکثر جبران خسارت را در پی داشته باشد، از مفهوم واقعی و اخلاقی تقصیر نیز فاصله گرفته است زیرا اخلاق، در ورای وضعیت اشخاص، امری را پسندیده یا ناپسند نمی داند.

Authors

سعید بیگدلی

استادیار دانشگاه زنجان