در گذشته های نه چندان دور ، جهان صنعتی با رشدی شتابان در مسیر پاسخگویی به نیازهای مصرف کنندگان تلاش می نمود . پاسخگویی سریع به بازار مصرف، ایجاد تنوع محصول و خدمات، ایجاد سیستمهای تسهیل کننده ارتباط با مشتریان وهزاران دستاورد دیگر موجب گردیده بود تا سازمانها خود را در مسیر صحیح تعالی و موفقیت تصور نمایند . اما تغییر عوامل محیطی چون تخریب محیط زیست،
آلودگی هوا، تخریب لایه اوزون و گرم شدن تدریجی زمین از جمله ارمغانهای نامبارکاین نگاه صنعتی بود که به تدریج موج عظیمی از نگرانی ها و تردیدها را موجب گردیده و رهبران صنعتی را با واقعیت تلخ تولید، عرضه و مصرف به قیمت نابودی زمین مواجه نمود . ضرورت پرداختن به
محیط زیست در صنایع نفت و گاز هنگامی روشن تر میگردد که دریابیم حرکت در مسیر توسعه و
تولید پایدار صنعتی بدون توجه به
محیط زیست غیر ممکن است. موضوعآلودگی های ناشی از نفت و فرآورده های آن، طی چند دهه اخیر جایگاه ویژه ای در مباحث مربوط به
محیط زیست را در جهان بهخود اختصاص داده که بار منفی آن، منتقدان را به بحث های متنوعی کشانده است. بدلیل چالش های اقتصادی ، اجتماعی و زیست محیطی که در دهه اخیر سازمان ها را تهدید نموده ، رویکرد مشتری گرایی و تمرکز بر خواسته های آن و طراحی راهبردسازمان بر این اساس )ایجاد رضایت در مشتریان( قابلیت خود را برای ایجاد مزیت رقابتی در سازمان ها از دست داده است. اگر دردو هه گذشته مشتری گرایی عامل مزیت رقابتی سازمان محسوب می شد، در همین راستا سازمان ها بقای خود را در مسئولیت پذیری در سه حوزه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی یافته اند. مدل
مدیریت سبز یک رویکرد نوین مدیریتی است که برایکسب موفقیت پایدار از سوی سازمان ها در کلاس جهانی اتخاذ می گرددو این امکان را به سازمان ها می دهد تا با بهره گیری از رویکردی نوین، منافع اقتصادی و ارائه خدمات خود را بطور پایدار حفظ نمایند. در این مقاله با بررسی اصول و مبانی مدل
مدیریت سبز ارتباط آنها با مباحث توسعه و
تولید پایدار نیز مورد بررسی قرار گرفته است.