تفسیر دادرس در عملکرد اثر عرف در اجرای قراردادها

عرف در شیوه رسم و روش و عادت معلوم در میان عامه نیروی حیاتی هر نهاد حقوقی و یکی از شیوه هایی است که برای انطباق گوشه ای از احکام فقهی با مقتضیات زمان و مکان از تاثیری بی بدیل برخوردار می باشد ومی تواند در موارد مختلفی به کار رود که در این پژوهش مورد تفسیر قرارداد توسط قاضی می باشد و می توان گفت تفسیر قرارداد می تواند در رساندن به هدف در اجرای قرارداد موثر واقع گردد و از آنجا که قاضی یا دادرس می تواند نقش موثری در تفسیر قراردادها با تفسیرها و تکنیک های عرفی و اصول و قواعد حاکم بر آن به بررسی و رفع ابهام از قرارداد مورد اختلاف بپردازد لذا این مقاله با هدف اصلی شناخت نقش دادرس در عملکرد اثر عرف در حل اختلاف بین طرفین قرارداد و اجرای آنها بود و در پاسخ به سئوال اصلی تحقیق بعنی نقش دادرس (قاضی) در تفسیر حقیقت عرفیه موجود در قراردادها تا چه میزان می تواند مورد استناد قرار گیرد و در حل اختلافات موجود بین طرفین قرارداد نظر وی موثر واقع گردد؟ بوده این پژوهش با هدف کاربردی و به روش توصیفی- تحلیلی اجرا گردید و شیوه جمع آوری اطلاعات در این پایان نامه به شیوه کتابخانه ای بودنتایج نشان داد به نظر می رسد یکی از وظایف دادرس کشف حقیقت عرفیه واژه ها واصطلاحات حقوقی در صورت عدم وجود حقیقت قانونی وشرعیه، به منظور اجرای قانون است ومی تواند مورد استناد به منظور حل اختلافات میان طرفین دعوا بخصوص در قراردادهای مدرن امروزی بسیار زیاد موثر واقع گردد.

Keywords:

تفسیر , قرارداد , دادرس , عملکرد , اثر عرف و اجرای