مقایسه ناگویی هیجانی در دانش آموزان با والدین مطلقه و دانش آموزان با والدین عادی
Publish place: The first international conference of sociology, social sciences and education with the approach of looking to the future
Publish Year: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 60
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
SEDCONF01_2091
تاریخ نمایه سازی: 25 فروردین 1403
Abstract:
امروزه به نظر میرسد که خانواده، این اساسیترین بنیان جامعه، بیش از هر زمان دیگری در طول تاریخ بشری در معرض سستی و زوال قرار گرفته و ارتباط صحیح در میان زوجین دشوارتر از همیشه است. اختلافات با درجات مختلف در تعدادی از زندگیهای زناشویی وجود دارد و با وجود آنکه هیچ زوجی با هدف جدایی ازدواج نمیکنند و تقریبا همه زوجها به امید یک زندگی درازمدت توام با آرامش و خوشبختی پیوند میبندند، اما در رهگذر زمان، بسیاری از ازدواجها به بنبست رسیده و به جدایی ختم میشود یکی از آسیبهای این جدایی و طلاق، ناگویی هیجانی است. ناتوانی در بهکارگیری احساسها بهعنوان یکی از علایم مشکلات هیجانی؛ مانع تفکر انتزاعی و باعث کاهش یادآوری رویاها، دشواری در تمایز بین حالتهای هیجانی و حسهای بدنی، قیافه خشک و رسمی، فقدان چهرههای عاطفی چهره، ظرفیت محدود برای همدلی و خودآگاهی میشود. این نارسایی مانع تنظیم هیجانات شده و سازگاری موفقیتآمیز را دشوار میسازد. ویژگیهای افراد دارای ناگویی هیجانی نشاندهندهی نقایصی در آگاهی ذهنی، پردازش شناختی و تنظیم بهینهی هیجان است. دشواری در تشخیص احساسات و دشواری در توصیف احساسات در دانش آموزان با والدین مطلقه بالاتر از دانش آموزان با والدین عادی است. بر اساس رویکردهای رواشناختی، ضربه عاطفی شدید در زندگی و رشد در محیطی که از نظر محرک های هیجانی و ابراز هیجانی ضعیف است می تواند ناگویی هیجانی ایجاد کند. وجود هر گونه ناهنجاری در تحریک های هیجانی محیطی یا ضربه های شدید هیجانی می تواند باعث بروز علائم ناگویی در دانش آموزان شود
Keywords:
Authors
مهدی قائمی بجستانی
۱. دانش آموخته ی کارشناسی تربیت بدنی
رضا مرادی
۲.دانش آموخته ی کارشناسی علوم تربیتی آموزش ابتدایی
رضا احمدی
۳. دانش آموخته ی کارشناسی حوزه سطح دو ،فقه و اصول
عصمت افروغ
۴. دانش آموخته ی کارشناسی علوم تربیتی