مقایسه دیدگا ه های مشترک کزازی و یونگ(خودآگاه، ناخودآگاه)
Publish place: Comparative Literature Studies Journal، Vol: 9، Issue: 34
Publish Year: 1394
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 97
This Paper With 14 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_CLQAN-9-34_007
تاریخ نمایه سازی: 26 فروردین 1403
Abstract:
اندیشمندان علوم انسانی سنگ بنای تفکرات خویش را بر تعریف انسان گذاشته و آثار خود را بر بنیان این شناسایی بنا کرده اند. چگونگی نگرش آن ها به انسان مسیر اندیشه شان را تعیین می کند. ابتدا باور بر این بود که ناخودآگاه من دیگری است که در وجود هر انسانی قرار دارد. در قرن هفدهم لایبنیز (Leixniz) در اعتراض به دکارت(Descates) عملکرد ناخودآگاه را در برابر ضمیر خودآگاه قرار داد. او اظهار داشت که هر آنچه در زیر نگاه از توجه ضمیر خودآگاه دور می ماند به ضمیر ناخودآگاه انتقال می یابد. این نظریه به عنوان مساله اساسی، محور مباحث فیلسوفان مکتب رمانتیک قرار گرفت. شیلینگ(Schiling) نخستین فیلسوف رمانتیکی است که ناخودآگاه را به مبحث اراده کورکورانه پیوند زد. در این مقاله سعی شده است ضمن پرداختن به تعریف و بررسی خودآگاه و ناخودآگاه به صورت اجمالی و فشرده به مقایسه دیدگاه های کزازی و یونگ پرداخته شود.