اقتصاد برای هنر یا هنر برای اقتصاد

این پژوهش در صدد بررسی وابستگی هنر و اقتصاد مربوط به آن است . قطعا اخبار موجود از فروش حراجی ها به گوش تمامی اقشار جامعه رسیده است وقطعا این خبرها باعث تعجب آحاد مردم شده است . قیمت هایی نجومی که باورش نه تنها برای مردم غیر قابل باور است بلکه خود هنرمندان هم شگفت زده می شوند. تمام شنونده ها به نسبت فهم و دانسته های خود تحلیل می کنند و سعی دارند غیر واقعی بودن قیمتها را اثبات کنند. به دلیل اینکه تصوری ازسرمایه گذاری در حوزه هنررا نشنیده اند. این پژوهش به ارتباط ریشه ای میان اقتصاد و هنر، از دوران کلاسیک تا معاصر در نقاط مهم جهان پرداخته است . مطالعه ای که به وضوح ارتباط موازی بین سرمایه و بهره گیری از هنربرای تزیین و زیبایی در ابتدایی ترین وسایل زندگی تا کاخها و خانه ها در بین تمامی اقشار جامعه بررسی می کند. از تمدن های کهن تا نیویورک معاصر از مصر تا ایتالیا و ایران کهن ،همه اقشار مردم در تمام ادوار، بعد از تصاحب ثروت و اندوخته مالی سمت هنر روانه شدند. از تزیین گرفته تا نقوش روی ظروف. از مجموعه داران شخصی تا موزه ها نشان از پیوند نا گسستنی این دو مهم می باشد. اما نکته مهم و ظریف در این ماجرا ادعای هر کدام از این دو مورد است اقتصاد، هنر را به حرکت در آورده یا هنربه اقتصاد رونق داده است .

Keywords:

هنرواقتصاد , زیباشناسی , ذائقه , هنرمند , پول , سلیقه