اختلافات مبنایی حکمت هنر متعالی با زیباشناسی هنر مدرن

فیلسوفان عصر جدید بر این باورند که نظامهای فلسفی پیشین به دلیل مباحث انتزاعی و دشوارفهم خود از ویژگی همگانی بودن بی بهره مانده و ارتباط خویش را با پرسشهای زندگی از دست داده اند در عصر جدید، نیچه از جمله کسانی بود که برای نخستین بار در این موضوع سخن گفت . وی بر این باور بود که فلسفه رابطه خود را با اندیشیدن از دست داده و به کلاس های فلسفه محدود شده است . از این رو، اندیشه او سرآغاز حرکتی شد که سرانجام به نقد نظام های متافیزیکی و دگرگونی شیوه بیان اندیشه های فلسفی انجامید . در قرن بیستم فیلسوفان اگزیستانسیالیست کوشیدند اندیشیدن را همگانی سازند. برخی از آنان به جای پرداختن به بحث های انتزاعی و فلسفی ، به موضوعها و مسائلی در زمینه حیات زندگی و معناداری آن اهتمام ورزیدند و تلاش کردند برای مسائل انسانی مانند رهایی از رنج ، پوچی ، اعتماد به خویشتن شاد زیستن درد جاودانگی سعادت نشاط در زندگی و آزادی پاسخی بیابند آنان برای این مقصود کوشیدند اندیشه های خویش را به میان توده های مردم بکشانند و در شکل و قالب هنر و ادبیات که همه فهم هستند بیان کنند