ارزشیابی و سنجش اثربخشی برنامه مداخله در خانواده به منظور کاهش طلاق بهزیستی طی ۵ سال گذشته در شهر مشهد
Publish place: The 4th international conference of psychology, educational sciences, social and cultural studies
Publish Year: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 61
This Paper With 23 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ICPES04_002
تاریخ نمایه سازی: 28 اردیبهشت 1403
Abstract:
تحقیق حاضر با هدف «ارزشیابی و سنجش اثربخشی برنامه مداخله در خانواده به منظور کاهش طلاق»، در شهر مشهد به روشپیمایش و با جمعیت نمونهای به تعداد ۱۳۸ متقاضی طلاق انجام شده است. نتیجه تحقیق نشان داد: جامعه متقاضیان طلاق، از نظرهویت فردی-اجتماعی، جامعهای اغلب «مهشدی تبار»، «زنانه»، «میانسال»، «باسواد، توانمند در برقراری ارتباط»، اما «نوخانه»، بی سابام»، «بی فرزند»، «نیازمند مالی» و با نرخ ۱۲/۳ درصد ازدواج مجدد است. برنامه مداخله، در مجموع ۵ جلسه بوده که در قالب سه نوع مشاوره روانشناسی (۳جلسه)، مشاوره مددکاری اجتماعی (۱ جلسه) و مشاوره حقوقی-مذهبی (۱ جلسه) اجراءگردیده است. ارزیابی کلی نشان داد: عملکرد برنامه مداخله، به لحاظ آماری بیشتر دارای کارکرد پنهان و منفی بوده و بطور معناداری(سطح معناداری ۱) موجب تحقق اهداف اصلی برنامه مداخله نگردیده است. اما به لحاظ تحلیلی و مقایسهای با ایجاد صلح و سازشبین ۱۵ درصد از متقاضیان طلاق، (در مقایسه با معیار جهانی یعنی ۳۰ درصد)، در حد متوسط کارآمد و موفق بوده است. ارزیابیتفکیکی نیز نشان داد: مشاوره روانشناسی، دارای تراز خالص آشکار و مثبت بوده است. کارکرد آشکار داشته یعنی، عملکرد اثربخشو موفقی داشته و با تبیین ۴۱/۲ درصد از واریانس کل در تحلیل عاملی و معناداری آزمون مقایسه میانگین ها، بطور معناداری موجب صلح و سازش بین متقاضیان طلاق و انصراف آنها از طلاق گردیده است. کارکرد مثبت داشته، یعنی برای آنها فایده مند بوده وزمینه ای فراهم نموده تا متقاضیان طلاق حرف ها و درد دلهایشان را با مشاوران، در میان بگذارند و احساس سبکی و آرامش نمایند،با مشاوره آشنا شوند و در سایر موارد زندگیشان از آن استفاده کنند و به اطرافیان نیز توصیه نمایند. اما دو نوع مشاوره دیگر، یعنیمددکاری اجتماعی و مشاوره حقوقی-مذهبی، دارای کارکرد پنهان و منفی بوده و کارآمد و موفق نبودهاند. نظر نهایی اینکه، موفقیتبرنامه مداخله در حد متوسط بوده و بیشترین سهم آن مربوط به مشاوره روانشناسی است.
Keywords:
Authors
علی اکبر محمودزاده
استادیار مدعو گروه علوم اجتماعی، واحد قوچان، دانشگاه آزاد اسلامی، قوچان، ایران
راضیه آذرنیا
دانشجوی دکتری جامعه شناسی اقتصادی و توسعه ، مدیر افکارسنجی جهاد دانشگاهی مشهد
محمد غفاری زاده
دانشجوی دکتری جامعه شناسی اقتصادی و توسعه، کارشناس مسئول امور آسیب دیدگان اجتماعی بهزیستی استان خراسان رضوی