تحلیل تغییر کتب درسی مقطع ابتدایی و تاثیر آن بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان (مطالعه موردی کتاب فارسی سال چهارم و ششم ابتدایی)

در نظام آموزش و پرورش کشور، کتب در سی مهمترین و کلیدی ترین عنصر در آموزش است که به مرحل هی اجرا رسیده و به عنوانتنها مرجع موجود برای ارزشیابی پایانی از دانش آموزان جهت سنجش میزان فراگیری آنان تبدیل شده است. در این پژوهش سعیشده است با طرح پرسشنامه ای با جواب پنجگانه (خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد) از معلمان دوره ابتدایی با روش نمونهگیری از تعداد ۱۰۰ نفر دیدگاه معلمان مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. به منظور کارآمد بودن پژوهش، مطالعه ی مورد نظر فقطبروی دو کتاب فارسی پایه چهارم و فارسی پایه ششم متمرکز شده است. نتایج حاصل، نشان از رضایت معلمان از تغییرات اعمالشده بروی این دو کتاب بوده و این تغییرات را متناسب با نیاز دانش آموزان دانسته اند. در بعضی موارد تغییرات اعمال شده باعثبهبود درک مطلب دانش آموزان شده و نقش معلم را نیز در فرایند آموزش بیشتر کرده است، که همین امر نیاز به افزایش مهارتمعلمان را بوجود می آورد. هر دو کتاب تغییرات مثبت زیادی را داشته اند ولی همچنان دارای نقایص متعددی در انتخاب اشعار،داستان ها و محتوای فصول وجود دارد که برای حل این مشکلات ابتدا سن دانش آموز و جامعه ای در آن رشد می کند باید بیشتر درنظر گرفته شود تا باعث زدگی فرد از درس ادبیات فارسی نشود و این امر با همفکری و همکاری و نظرسنجی گسترده از فعالان موفقحوزه کودک و نوجوان صورت می پذیرد.

Keywords:

مقطع ابتدایی , کتاب درسی , پیشرفت تحصیلی , کتاب فارسی , برنامه درسی