بررسی و مقایسه هوش عاطفی،سبک های دلبستگی و بهزیستی روانشناختی کودکان عادی و کودکان بزهکار شهر گچساران

Publish Year: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 50

This Paper With 30 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

HUMAN08_171

تاریخ نمایه سازی: 5 تیر 1403

Abstract:

بررسی ریشه ای مسائل کودکان و از آن جمله بزهکاری آنها ، برای رسیدن به یک جامعه ی ایده آل شرطی ضروری است. همچنین حفظ بهزیستی روانشناختی و افزایش کیفیت زندگی افراد از ضروریات هر جامعه ای است. با توجه به اهمیت عوامل مطرح شده در این پژوهش نیز ما بر آن شدیم که سبک های دلبستگی ،بهزیستی روانشناختی و هوش عاطفی کودکان عادی و کودکان بزهکار را مورد بررسی و مقایسه قرار دهیم. این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه هوش عاطفی،سبک های دلبستگی و بهزیستی روانشناختی کودکان عادی و کودکان بزهکار انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری شامل پسران ۹ تا ۱۳ ساله شهر گچساران می باشد. نمونه گیری با استفاده از روش خوشه ای چند مرحله ای انجام می گیرد.در ارتباط با کودکان بزهکار نیز از بین کودکان پسر ۹ تا ۱۴ ساله تحت پوشش کانون اصلاح و تربیت شهر گچساران در سال ۱۴۰۲ بر اساس فرمول جدول مورگان تعداد ۱۰۰کودک به طور تصادفی انتخاب شدند.که ۱۰۰ نفر آن ها شامل کودکان بزهکار و ۱۰۰ نفر شامل کودکان عادی است .پس از انتخاب نمونه پرسشنامه ها بین آنها توزیع گردیده و سپس داده های آن مورد تحلیل قرار می گیرد. پس از جمع آوری داده ها ،از نرم افزار SPSS برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده می شود. در این پژوهش به منظور اندازه گیری هوش عاطفی بار-ان وبرای اندازه گیری سبک های دلبستگی از پرسشنامه سبک های دلبستگی کولینز و ریدRAAS و فرم کوتاه مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف۱۹۸۹ استفاده شده است. در این مطالعه از روش های ازمونهای آماری توصیفی مانند انحراف معیار،انحراف استاندارد،میانگین و فراوانی و روش های آمار استنباطی مانند همبستگی پیرسون ،رگرسیون چند متغیری جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده می شود. یافته ها: نتایج حاصله نشان داد که بین هوش عاطفی و بهزیستی روانشناختی و سبک دلبستگی ایمن در کودکان عادی و کودکان بزهکار رابطه مثبت معناداری وجود دارد.هوش عاطفی و سبک دلبستگی تا ۲۱ درصد می توانند واریانس بهزیستی روانشناختی را تببین کنند.در کودکان بزهکار هوش عاطفی و سبک دلبستگی تا ۲۱ درصد می توانند واریانس بهزیستی روانشناختی را تببین کنند.در کودکان عادی هوش عاطفی و سبک دلبستگی تا ۴۵ درصد می توانند واریانس بهزیستی روانشناختی را تببین کنند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده به نظر می رسد آموزش مهارت های زندگی در جهت افزایش بهزیستی روانشناختی کودکان بزهکار و همچنین تاسیس مراکز مشاوره و راهنمایی برای تحت پوشش قرار دادن کودکان بزهکار میتواند در حل مساله موجود کمک نماید یافته های پژوهش حاضر می تواند در خدمت متصدیان امور تربیتی،متخصصان بالینی وپژوهشگران علاقمند به این زمینه ها قرار گیرد و گامی هرچند کوچک اما مفید در ارتقای بهزیستی روانشناختی کودکان بزهکار برداشته شود.

Authors

محمد مهدی صلاح

دکتری تخصصی روانشناسی سلامت و دانش آموخته دوره جامع روانپزشکی و سلامت روان از دانشگاه سیدنی استرلیا

آرزو صالحی

دکتری علوم اعصاب شناختی ، رزیدنت روانپزشکی ، دانش آموخته دوره جامع تخصصی نوروساینس از دانشگاه هاروارد آمریکا

ایوب آقارحیمی

محقق و پژوهشگر، دکتری تخصصی جامعه شناسی و دانش آموخته دوره جامع تاب آوری از دانشگاه پنسیلوانیای آمریکا،

زهره حسینی

کارشناس ارشد روانشناسی، واحد گچساران،دانشگاه آزاد اسلامی،گچساران،ایران