مقایسه ی مولفه های حکومت امام علی و آمریکا در بعد مدل رفتارگرایی و خردگرایانه

این مدل راههای متفاوتی را در سطوح مختلف بیان می نمایند و به سیاستمداران جامعه تاکید دارند که از سلسله مراتب خردگرایی به ممکن ترین راه سودآوری جهت رسیدن به هدف را انتخاب نمایند البته ارسطو به عنصر تقوی در امور مسائل شخصی و اخلاق کاربردی و نیز تقوای سیاسی برای رسیدن به هدف و سودمندی را عنایت دارد و می گویند اگر سویی دیگر توجه به صفات راه حل های ارائه شده دارند و می گویند اگر سودمندترین راه حل از طریق اخلاقی و انسانی ممکن نبود سیاستگذاران به هدف متعالی ثبات در جامعه توجه بنمایند و متاسفانه ماکیاولی بعدها برای رسیدن به هدف از پرداختن به دروغ و دغلکاری و آدم کشی را هم توصیه می کند و همین طور که جلوتر می آیند تمایل به راههای ضداخلاقی در اواخر قرن هیجدهم و نوزدهم کاپیتالیسم از نگاه لیبرالیسم دموکراسی غربی در حوزه اقتصادی و سیاسی ظاهر شد و در این زمینه افرادی چون آدام اسمیت در ثروت ملل مرامنامه اقتصادی را نگاشت و طرح سودمندی جرمی بنتام که می گفت فرد در هر لحظه می تواند به هر حال این رویکرد و مدل به دنبال اهدافی از جمله که تصمیم گیرنده می بایستی سعادت مردم را در نظر بگیرد و از میان امکانات متفاوت طرحی ارائه بشود که بیشترین لذت و فایده را اکثر مردم ببرند و به سودمندی همگانی و روش خلاقانه و همسان سازی فعالیت های گوناگون و توان اندازه گیری کمی و کیفی و تحلیل و تجزیه سیاسی می پردازد و حال می خواهیم مولفه های چند از دو حکومت بیان شده را منطبق با این دو مدل مفهومی به تحلیل و بررسی آن بپردازیم روش تحقیق در این مقاله توصیفی تحلیلی و روش گرداوری اسنادی نوشتاری می باشد.

Keywords:

مولفه , حکومت امام علی (ع) , حکومت آمریکا , رفتارگرایی , خردگرایی .