مطالعه ساختاری و محتوایی مولفه های بصری کتیبه نگاری در قالی های ترنجی و محرابی دوره صفوی

Publish Year: 1403
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 10

This Paper With 14 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_ACO-12-44_004

تاریخ نمایه سازی: 17 تیر 1403

Abstract:

دوره صفوی، نقطه اوج هنرکتیبه نگاری و زمینه ساز راه یابی آن به هنرهای صناعی از جمله، قالی بافی به شمار می آید. به یقین بیشترین حضور کتیبه نگاری در قالی های ترنجی و محرابی می باشد. اگرچه محدودیت جنس و بافت قالی در نگارش این نوع کتیبه ها، آن ها را از کتیبه نگاری در معماری و فلزکاری متمایز می کند، اما با نگاهی موشکافانه می توان دریافت که مولفه های بصری شاخصی در این قالی ها وجود دارند که از حیث ساختار و محتوا، تفاوت های آشکاری میان قالی های کتیبه دار ترنجی و محرابی پدید آورده اند. به نظر می رسد مضامین محتوایی و همچنین کاربرد متفاوت این دو نقش، تاثیر چشمگیری در وجوه اشتراک و افتراق مولفه های بصری درکتیبه های نوشتاری این قالی ها داشته که تا کنون به صورت مشخص به آن پرداخته نشده است. از این رو تاکید این پژوهش بر شناخت آن ها متمرکز است. پرسش اصلی این است، تفاوت های ساختاری و محتوایی در مولفه های بصری کتیبه نگاری قالی های ترنجی و محرابی دوره صفوی در چه زمینه هایی وجود دارد؟ این پژوهش، به شناخت ساختاری و محتوایی مولفه های بصری شاخص و تفاوت های آن ها در کتیبه نگاری قالی های ترنجی و محرابی دوره صفوی می پردازد و به روش توصیفی-تطبیقی و گردآوری اطلاعات آن به شیوه کتابخانه ای صورت گرفته است. جامعه آماری شامل هفت تخته قالی ترنجی و هفت تخته قالیچه محرابی مربوط به اواسط قرن نهم تا اوایل قرن یازدهم هجری قمری است که در زمره نمونه های شاخص موجود از هر نقش به شمار می آید. نتایج حاصل از مطالعه مولفه های بصری کتیبه نگاری در قالی های ترنجی و محرابی دوره صفوی، نشان از وجوه افتراق چشمگیری در بین آن ها می دهد. مولفه های بصری کتیبه های نوشتاری در قالی های محرابی نسبت به قالی های ترنجی تنوع بیشتری دارند و نوشتار در آن ها نقش اساسی تری ایفا می کند. در مقابل، کتیبه های قالی های نقش ترنجی به عنوان بخشی جزئی تر در متن نقوش اسلیمی قالی قرار می گیرند و غالبا ساختار کتیبه نگاری ها از یک روش بهره گرفته است. البته اشتراکاتی در مولفه هایی مانند فضاسازی و ریتم و همچنین استفاده از خط نسخ درکتیبه های هر دو نقش وجود دارد.

Authors

میترا معنوی راد

دانشیار، گروه ارتباط تصویری، دانشکده هنر، دانشگاه الزهرا (س)، تهران، ایران.

مریم نادری

کارشناس ارشد ارتباط تصویری، دانشکده هنر، دانشگاه الزهرا (س)، تهران، ایران.

مراجع و منابع این Paper:

لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این Paper را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود Paper لینک شده اند :
  • • آذرپاد، حسن و حشمتی رضوی، فضل الله. (۱۳۸۴). فرشنامه ...
  • • بورکهارت، تیتوس. (۱۳۶۹). هنر مقدس (ترجمه جلال ستاری). سروش ...
  • • به آذین،م.ا. (۱۳۴۴). قالی ایران. ابن سینا ...
  • پوپ، آرتوراپهام. (۱۳۸۷). شاهکارهای هنر ایران (ترجمه پرویز ناتل خانلری). ...
  • • پوپ، آرتور و اکرمن، فیلیپس. (۱۳۸۷). سیری در هنر ...
  • • تختی، مهلا؛ سامانیان، صمد و افهمی، رضا. (۱۳۸۸). بررسی ...
  • • حلیمی، محمد حسین. (۱۳۹۰). زیبایی شناسی خط در مسجد ...
  • • خسروی بیژام، فرهاد. (۱۳۹۸). مطالعه مضامین کتیبه های نستعلیق ...
  • • دادگر، لیلا. (۱۳۸۱). میراث فرهنگی: فرش های دوره صفوی ...
  • • ژوله، تورج. (۱۳۸۱). پژوهشی در فرش ایران. یساولی ...
  • • سیسیل، ادواردز. (۱۳۶۲). قالی ایران (ترجمه مهین دخت صبا). ...
  • • شریعت، زهرا. (۱۳۸۷). خط نگاره های قرآنی در قالی ...
  • ملول،غلامعلی. (۱۳۸۵). بهارستان: دریچه ای به قالی ایران (ترجمه سیمیندخت ...
  • • میرزایی، کریم. (۱۳۸۸). کتیبه قالی ها به مثابه یک ...
  • • Berinstain, V. (۱۹۹۶). GREAT CARPETS OF THE WORLD. Vendome ...
  • • B.Denny, W. (۲۰۱۴). HOW TO READ ISLAMIC CARPETS. MetPublications ...
  • • Dimand, M. S., & Mailey, J. (۱۹۷۳). Oriental rugs ...
  • • L.Keefe.Katharine. (۱۹۷۳). ISLAMIC PRAYER RUGS. Renaissance Society at University ...
  • نمایش کامل مراجع