هیپنوتیزم و افسردگی

Publish Year: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 48

نسخه کامل این Paper ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

CHRS03_061

تاریخ نمایه سازی: 17 تیر 1403

Abstract:

اختلال افسردگی یک بیماری روانی است که با تغییرات قابل توجهی در خلق و خوی و تغییرات عملکردهای اجرایی مشخص می شود. با توجه به اینکه افسردگی یک اختلال بسیار ناهمگن است ، نرخ بهبودی برای هر دو روش دارو درمانی و روان درمانی حدود ۵۰ ٪ است که نیاز به روش های دیگر را ضرروی می سازد. از طرف دیگر مطالعات نشان می دهد که تغییرات ساختاری و ارتباطات عملکردی در بروز و تشدید علایم افسردگی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یافته ها نشان می دهد که این تغییرات ساختاری و عملکردی در شبکه های مغزی نظیر شبکه حالت پیش فرض DMN ،شبکه برجسته ساز SN و شبکه عملکرد اجرایی مرکزی CEN در بیماری افسردگی رخ می دهد . شبکه حالت پیش فرض در عملکرد هایی نظیر چرخش ذهنی، تفکرات خود ارجاعی، بازخوانی خاطرات اتوبیوگرافیکال در حالت استراحت فعال است و اختلال در این شبکه منجر به نشخوار ذهنی آسیب زا می شود. از طرف دیگر اختلال در شبکه عملکرداجرایی نیز باعث کاهش توجه، تمرکز، تصمیم گیری و حل مسئله می شود و با توجه به اینکه این شبکه بر روی شبکه دیگر مغزی نقش کنترل از بالا به پایین یا top-down را دارد، اختلال در این شبکه منجر به عدم کنترل رفتاریی نظیر نشخوار ذهنی و عدم تنظیم هیجان می شود. همچنین در بیماران افسرده شبکه برجسته ساز که در شیفت بین شبکه پیش فرض و شبکه اجرایی نقش اصلی را دارد دچار آسیب می شود و نواحی دخیل در این شبکه نظیر اینسولا و dACC ارتباطات عملکردی مختل شده ای را با شبکه پیش فرض برقرار می کنند که باعث افزایش تفکرات خود ارجاعی و نشخوار ذهنی می شود و فرد مدت زمان بیشتری را به انزوا می پردازد. از طرف دیگر مطالعات دهه های اخیر حاکی از قرابت مطالعات هیپنوتراپی و علوم اعصاب می باشد که امید های فراوانی در درک مکانیسم های احتمالی هیپنوتراپی در طیف وسیعی از بیماری ها آشکار می سازد. در همین زمینه مطالعات حوزه هیپنوتراپی بر روی بیماران افسرده جالکی از بهبود علائم این بیماری به مدت طولانی شد. به نظر می رسد هیپنوتراپی با کاهش عملکرد شبکه پیش فرض باعث کاهش نشخوار ذهنی و همچنین بازخوانی خاطرات تلخ گذشته و نهایتا خود سرزنشی و تفکرات خود ارجاعی در این بیماران کاهش یافت. از طرف دیگر هیپنوتراپی با افزایش ارتباطات عملکردی شبکه مغزی اجرایی باعث بهبود عملکرد هایی نظیر حافظه کاری، تصمیم گیری و تمرکز در بیماران افسرده شد. همچنین هیپنوتراپی با افزایش فعالیت نواحی دخیل در شبکه عملکرد اجرایی نظیر DLPFC باعث افزایش عملکرد تنظیمی بالا به پایین در کاهش نشخوار ذهنی ، انهدونیا و همچنین تنظیم هیجان و بروز پاسخ های صحیح هیجانی در این بیماران شد. لذا به نظر می رسد هیپنو تراپی با بهبود ارتباطات عملکردی در شبکه های مغزی باعث ایجاد اثرات خود در طیفی از بیماری های روان نظیر افسردگی شود.

Authors

حامد قزوینی

استاد یار علوم اعصاب ، دپارتمان علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی مازندران