بررسی مبانی نظری راهبردهای شناختی و فراشناختی در آموزش ابتدایی

در دنیای امروز، آموزش و پرورش به عنوان یکی از عوامل اصلی توسعه اجتماعی و فردی شناخته می شود. در این راستا، شناخت و استفاده از راهبردهای آموزشی موثر، به ویژه در دوره ابتدایی، اهمیت ویژه ای دارد. در این مقطع، پایه گذاری مفاهیم و مهارت های یادگیری در دسترس و موثر است و می تواند تاثیر زیادی بر فرآیند یادگیری آینده ی دانش آموزان داشته باشد. راهبردهای شناختی و فراشناختی، به ترتیب به فرآیندهای تفکر و خودآگاهی در مورد فرآیند یادگیری اشاره دارند. راهبردهای شناختی به تکنیک هایی اطلاق می شود که برای تسهیل پردازش اطلاعات و بهبود یادگیری به کار می روند، در حالی که راهبردهای فراشناختی شامل آگاهی و کنترل بر فرآیندهای شناختی است که شامل برنامه ریزی، نظارت و ارزیابی استراتژی های یادگیری می شود. در آموزش ابتدایی، بسیاری از معلمان و برنامه های درسی به طور ناکافی به این راهبردها توجه می کنند، که می تواند منجر به مشکلاتی در درک و کاربرد موثر مفاهیم آموزشی توسط دانش آموزان گردد. اهمیت بررسی راهبردهای شناختی و فراشناختی در آموزش ابتدایی از آنجا ناشی می شود که این دوره زمانی برای شکل گیری مهارت های بنیادی یادگیری بسیار بحرانی است. با بهره گیری از راهبردهای شناختی و فراشناختی، می توان به دانش آموزان کمک کرد تا توانایی های شناختی خود را توسعه داده و فرآیند یادگیری خود را بهبود بخشند. این بهبود می تواند به نتایج آموزشی بهتری منجر شود و پایه ای محکم برای موفقیت های آینده دانش آموزان ایجاد کند. به علاوه، آموزش معلمان در این زمینه ها می تواند تاثیر بسزایی بر کیفیت تدریس و یادگیری داشته باشد. این مقاله به بررسی مبانی نظری راهبردهای شناختی و فراشناختی در آموزش ابتدایی می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که استفاده موثر از راهبردهای شناختی و فراشناختی می تواند به ارتقاء توانایی های یادگیری و بهبود نتایج آموزشی کمک کند.

Keywords:

راهبرد یادگیری , راهبرد شناختی , راهبرد فراشناختی , آموزش ابتدایی , آموزگار , دانش آموز.