بررسی و تحلیل ابزار و پارامترها وابعاد اجرایی هوشمند سازی مدیریت استراتژیک در فرآیند کسب و کار

فن آوری های نوین با سرعتی سرسام آور در حال پیشرفت اند، به طوری که جوامع به صورت عام و بازار به صورت خاص با شتابی وصف ناپذیر به دنبال ترفندهایی هستند که بقای آنها را در این عرصه آشفته و متلاطم تضمین کند. سازمانها باید بپذیرند که فلسفه حیات آنها تغییر کرده است و دیگر زنده بودن نمی تواند به معنای رسیدن به وضعیت سوددهی مداوم تلقی شود وآنها باید به دنبال رقابت و ابزار آن باشند. هوش کسب و کار به عنوان یک مفهوم رایج در زندگی کسب و کار روزانه ، آغاز شده است و فعالیت هوشمندی کسب و کار در شرکتها بیشتر بطور سیستمی و به عنوان تاکیدی بر افزایش تجزیه و تحلیل و جمع آوری اطلاعات کسب و کار آورده شده است . به عنوان یک ارزیابی ، بیشتر سازمانها در برخی از جنبه های اطلاعاتی کسب و کار در مدیریت استراتژیک تمرکز دارند، محیطهای کسب و کار کنونی ، به رویکرد جامع تر مدیریت استراتژیک نیاز دارد. چهارچوب پیشنهادی استراتژیک برای هوشمندی کسب و کار بر مدیریت استراتژیک ویژگی های خاصی باید داشته باشد، اما این چارچوب ها در محیط کسب و کار پیچیده امروزه، به اندازه کافی انعطاف پذیری لازم را ندارند. رویکرد استراتژیک در نظریه چارچوب استراتژیک تا حدی به عنوان یک طرح (استراتژیک ) در نظر گرفته شده است و در حال حاضر به عنوان بخشی از الگوی تصمیم گیری در طول زمان مورداستفاده است . چارچوب استراتژیک می تواند استراتژی را برای افراد به عنوان یک موقعیت در بازارها یا به عنوان یک چشم اندازی مطرح کند که نحوه انجام کارها را در مسیر حرکت سازمانی شرح می دهد.

Keywords:

کسب و کار , مدیریت استراتژیک , سازمان , کارکنان , نیروی انسانی , نوین و هوشمند.