واکاوی برابرسنجی نظریه ادغام و رویکرد تجزیه در شناخت آناتومی منطقه خلیج فارس

هدف از این پژوهش، تحلیل ویژگیهای آناتومیکی خلیج فارس از دریچه تئوری ادغام و رویکرد فروپاشی است. در این پژوهش از رویکرد توصیفی و تحلیلی به عنوان روش تحقیق استفاده شده که عمدتا از منابع کتابخانه ای استفاده شده است. روند غالب در منطقه خلیج فارس مبتنی بر تفوق قابل توجه ادغام در مقابل تجزیه است. این منطقه تغییراتی را نشان می دهد اما از عوامل مشترکی که ادغام را تسهیل کرده اند بهره مند است. این عوامل شامل تشابهات مذهبی حس مشترک همسایگی، تعلق به خلیج فارس و همچنین تکیه بر تنگه هرمز است. با این حال عوامل موثر در تجزیه در منطقه خلیج فارس شامل نگرشهای ایدئولوژیک تابرابریهای قومی و درگیریهای سرزمینی از جمله اختلافات ارضی و مرزی و همچنین ربود اعتماد جمعی و غیره است. روند افزایش یکپارچگی در منطقه خلیج فارس و برقراری امنیت منطقه ای نتایج و پیامدهای متعددی از جمله حل و فصل اختلافات ارضی و مرزی خروج قدرت های خارجی از منطقه تقویت نفوذ کشورهای منطقه در اهمیت نفت و ... را به همراه خواهد داشت. قیمت گاز و کاهش هزینه های نظامی در یک مفهوم گسترده معمولا تلاش هایی با هدف دستیابی به یکپارچگی اقتصادی و فرهنگی مشاهده می شود. علاوه بر تعاملات اساسی با کشورهای منطقه اقدام برای ایجاد یک محیط و مدیریت موثر فشارهای ناشی از قدرت های خارجی می تواند به طور بالقوه به توسعه یکپارچگی امنیتی در دوره آتی کمک کند در یک مفهوم گسترده پیگیری یکپارچگی اقتصادی و فرهنگی همراه با تعامل گسترده با کشورهای همسایه و در عین حال کاهش تبلیغات و مدیریت تنش آفرینی پتانسیل تقویت یکپارچگی امنیتی در آینده را دارد .

Keywords:

آناتومی خلیج فارس , نظریه یکپارچگی , رویکرد فروپاشی , قدرت های فرامنطقه ای