پیش بینی تفکر انتقادی دانش آموزان بر اساس شیوههای فرزندپروری ادراک شده آنها با میانجی گری مهارتهای حل مسئله

مطالعه حاضر با هدف پیش بینی تفکر انتقادی دانش آموزان بر اساس شیوههای فرزندپروری ادراک شده آنها با میانجی گری مهارتهای حل مسئله انجام شد. روش این پژوهش همبستگی و جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان ورزقان در سالتحصیلی ۱۴۰۲- ۱۴۰۱ تشکیل دادند. از این جامعه ۳۶۰ دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب و به پرسشنامه ادراک از سبک های فرزندپروری رابینز (۱۹۹۴)، مهارت حل مسئله هپنر و پترسون (۱۹۸۲) و تفکر انتقادی ایرانی و همکاران ( ۲۰۰۷) پاسخ دادند. دادههای حاصل با استفاده از تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد، حمایت از خودمختاری والدین وگرمای عاطفی پدر (نه مادر) بر تفکر انتقادی دختران اثر مستقیم و معناداری دارد. همچنان نتایج نشان دهنده اثرمستقیم و مثبت گرمای عاطفی و حمایت از خودمختاری پدر بر مهارت حل مسئله بود. در مورد پسران نتیجه تحلیل مسیر حاکی از اثر مستقیم و مثبت گرمای عاطفی و حمایت از خودمختاری پدر بر تفکر انتقادی بود وگرمای عاطفی پدر و مادر بر مهارت حل مسئله اثر مستقیم داشت . همچنین در مدل هم پسران و هم دختران، مهارت حل مسئله بر تفکر انتقادی دارای اثر مستقیم بود. نتایج نشان داد که مهارت حل مسئله بین ادراک از سبک فرزندپروری و تفکر انتقادی نقش میانجی ندارد. به طور کلی نتایج تحلیل مسیر نشان داد که ابعاد ادراک از سبک فرزندپروری (درگیری ، حمایت از خودمختاری وگرمی ) و مهارت حل مسئله ، برای مدل پسران ۲۹ درصد و برای دختران ۲۵ درصد از واریانس تفکر انتقادی را تبیین می کنند. نتایج کلی نشان داد ادراک از شیوههای فرزندپروری با میانجی گری مهارتهای حل مسئله تفکر انتقادی دانش آموزان را پیش بینی می نماید.

Keywords:

تفکر انتقادی , فرزندپروری , دانش آموز