نقش روش تدریس دانش آموز محور در بهبود مهارت های اجتماعی دانش آموزان
Publish place: The 6th International Conference of Psychology, Educational Sciences and Social Studies
Publish Year: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 32
This Paper With 20 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
RAVAN06_2542
تاریخ نمایه سازی: 17 مهر 1403
Abstract:
مقاله حاضر از نوع توصیفی و از لحاظ گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای است که با توجه به نظرات اندیشمندان این عرصه به رشته تحریر در آمده است. هدف از نگارش این مقاله بررسی نقش روش تدریس دانش اموز محور در بهبود مهارتهای اجتماعی دانش اموزان میباشد.هر فردی به خودی خود دارای اهمیت و جایگاه منحصر به فردی است که باید آموزشش را بر طبق نیازها و توانایی های منحصر به فرد خود تنظیم کند و اوست که تصمیم می گیرد چه و چقدر بیاموزد.امروزه پیشرفت هر جامعه ای در توان آموزش آن جامعه است؛ اما این جامعه تا چه حدی در توان آموزشی خود تلاش کرده است؟ تا چه میزان آن را بهبود بخشیده؟ و یا تا چه حدی آموزش این جامعه از سلامت برخوردار است؟ در امر آموزش مباحث بسیار زیادی دخالت دارند از جمله محتوا ساختار برنامه ی درسی منابع فیزکی، روش های تدریس، ویژگی های دانش آموزان و نیروی انسانی؛ که هر کدام از اینها به نوعی تاثیر گذار و مهم هستند. معلم، همان نیروی انسانی است که میتواند با استفاده از تفکر خود دانش آموزانی در طراز جمهوری اسلامی ایران تربیت کند. دانش آموزانی آگاه به مسائل شهروندی با علم و ،پیشرفته با اخلاق و مومن ، تاثیر گذار و تاثیر پذیر همچنین معلم می تواند با بی برنامگی و عدم تعهد دانش آموزانی بی بند و بار و بی تفاوت نسبت به مسائل شهروندی را تحویل جامعه دهد. در آموزش و پرورش نقش نیروی انسانی مهم است و معلم از مهمترین عوامل موثر در رشد و توسعه کیفی و محتوایی تعلیم و تربیت به شمار می آید، زیرا تربیت انسان نتیجه یک جریان متقابل دو جانبه و بالاخره حاصل عمل مربی و عکس العمل شاگرد است. یادگیری از جمله مباحثی است که در بحث آموزش باید به دقت آن را بررسی کرد زیرا تمام مراحل آموزش بسته به مر حله ی یادگیری است؛ و اما یادگیری چگونه اتفاق میافتد؟ مولفههای یادگیری مطلوب و کارآمد چه چیزهایی هستند؟ چگونه می توان میزان کارامدی یادگیری را افزایش داد؟ دانش آموزان چگونه و از چه طریقی بهتر یاد می گیرند؟ این ها سوالاتی هستند که ما در این مقاله به دنبال یافتن پاسخهایی برای آنها هستیم. روش های آموزشی سنتی آن دسته از آموزشهایی هستند که نقش معلم را صرفا انتقال دهنده ی اطلاعات و دانش می داند در روش آموزش سنتی دانش آموز نقشی منفعل دارد و فقط پذیرنده ی اطلاعات و دانش ها از معلم است. روشهای آموزش مشارکتی روشهایی هستند که در آنها معلم و دانش آموز هر دو فعال هستند و فراگیر نه فقط انتقال دهنده دانش بلکه آسان ساز فرایند آموزش و رشد ویژگیهای ،شناختی عاطفی و رفتاری دانش آموز است. دانش آموزان نیاز دارند با فعالیتهایی درگیر شوند که دانسته های خود را بیفزایند یا سازماندهی کنند و آموزشیاران باید فرصتهایی برای آموزندگان فراهم کنند که با همدیگر و با بزرگسالان و دیگر همسالان خود برای ساختن دانسته ها تعامل کنند از جمله روشهایی که در آن فعالیتهای گروهی بیشتر به چشم میخورد روش یادگیری مشارکتی است که هم پشتوانه محکم نظری داشته و هم از حمایتهای دقیق تجربی برخوردار است؛ این روش مخالف روش رقابت فردی است. این روش مورد حمایت رفتارگرایان و صاحب نظران یادگیری قرار گرفته است. از دیدگاه رفتارگرایان تلاش برای بهبود عملکرد گروه از موارد مثبت این روش میباشد و از دیدگاه نظریه شناختی - اجتماعی بندورا وقتی کودکان کاری را که دوستان خود انجام میدهند مشاهده میکنند بهتر یاد میگیرند و وقتی در گروه در کنار هم موفقیت را مشاهده می کنند علاقه آنان به یادگیری بیشتر میگردد. همچنین از دیدگاه ویگوتسکی نیز میتوان استدلال کرد وقتی کودکی از انجام تکلیفی باز می ماند و با راهنمایی دوستان و معلم خود مطلب را یاد میگیرد یادگیری به طور کامل صورت می گیرد (سیف، ۱۳۸۱). در روش مشارکتی دانش آموزان برای تبادل اندیشه ها با همدیگر گفتگو میکنند کارها را به کمک هم انجام می دهند پرسشهای خود را از همدیگر میپرسند برای دستیابی به پاداشهای درونی و بیرونی با هم همکاری می کنند و به هر یک از هم آموزان برای بیان نظر فرصت میدهند در روشهای آموزشی نوین مانند مشارکتی) دانش آموزان با هم می آموزند ساختارهای شناختی خود را در تعامل با دیگران همسالان) و آموزشیار میسازند اعضای گروه به همدیگر وابسته اند و آموزشیار و هم آموزان از همدیگر حمایت می.کنند روشهای آموزشی متفاوت که ریشه در نظریه های آموزشی گوناگون دارند، پیامدهای آموزشی متفاوتی را پدید میآورند که می توان آنها را سنجید. وضعیت تحصیلی دانش آموزان در نقاط مختلف ایران نشان می دهد که فاصله زیادی بین نتایج مورد انتظار، میزان یادگیری و پیشرفت تحصیلی وجود دارد علاوه بر مشکلات تحصیلی دانش آموزان، پژوهش های دیگر به وجود اختلالات رفتاری در دانش آموزان به ویژه آسیب رسانی به ساختمان و تجهیزات و تنش و نا آرامی در بسیاری از مدارس تاکید دارد. شاید بتوان نامناسب بودن محتوا توجه نداشتن کافی به آموزش معلمان استفاده معلمان از روشهای غیرفعال ضعف رفتارهای میان فردی دانش آموزان و آموزش ندادن مهارت های اجتماعی به آنان را از جمله عوامل اصلی ظاهر شدن چنین مسائلی ذکر کرد آموزش آموزشگاهی از دیدگاه سنتی شیوه ای برای انتقال دانش است و یادگیرنده موجودی منفعل است که صرفا اطلاعات را دریافت می کند.
Keywords:
Authors
مهدی خوش نیت سهزابی
لیسانس آموزش ابتدایی
پریسا خوش نیت سهزابی
لیسانس علوم تربیتی