تبیین اثرا ت رسانه های اجتماعی بر رفتار سیاسی: کاربرد تئوری مفهوم سازی بنیادی

هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل عوامل موثر بر تاثیر رسانههای اجتماعی بر رفتار سیاسی و رفتار رایدهی در ایران است.در این مطالعه از روش شناسی ( تئوری مفهوم سازی بنیادی) استفاده گردید . داده ها از طریق مصاحبه عمیق با خبرگان حوزه یعلوم سیاسی و علوم ارتباطات و رسانه جمع آوری شد که اشباع نظری در مصاحبه ی شماره ۱۶ حاصل شد. روش نمونه گیریبه صورت گلوله برفی بود و هریک از مشارکت کنندگان، فرد یا افراد خبره بعدی را به محقق معرفی می کرد. یافته های ما دو پدیدهاصلی را آشکار کرد: بسیج سیاسی و اقناع سیاسی. این دو پدیده به ترتیب تاکید می کنند که چگونه رسانه های اجتماعی،جمع آوری حمایت، هماهنگی اقدامات جمعی و تقویت پیام های سیاسی را تسهیل می کنند و از سوی دیگر قدرت رسانه هایاجتماعی را در شکل دادن به ادراکات سیاسی از طریق پیامهای هدفمند، محتوای ویروسی و تعامل با همتایان برجسته می نمایند.روابط متقابل بین پدیده های اصلی، شرایط علی، شرایط مداخله گر، استراتژی ها، پیامدها و عوامل زمین های، چشم اندازی پیچیدهو پویا را نشان می دهد که در این مطالعه آشکار شده است. به طور قابل توجهی، عوامل زمین های شناسایی شده، نقشی اساسی درشکلدهی این رابطه دارند و بر اهمیت پرداختن به این تاثیرات گسترده برای مهار پتانسیل رسانههای اجتماعی برای افزایشمشارکت سیاسی تاکید میکنند. این مطالعه تاثیر متقابل پیچیده عوامل مختلف تاثیرگذار بر تاثیر رسانههای اجتماعی بر رفتارسیاسی و رفتار رای دهی در ایران را نشان می دهد. در این میان، عوامل زمین های نقش محوری دارند و نحوه استفاده و درکرسانه های اجتماعی در زمینه های سیاسی را شکل می دهند. پژوهش ما به درک عمیق تر مکانیسم های سیاسی-اجتماعی موجودکمک می کند و پایه ای را برای مطالعات آینده به ویژه در حوزه ی رسانه های دیجیتال و رفتار سیاسی در حال تحول فراهممی کند

Keywords:

رسانه اجتماعی , رفتار سیاسی , رفتار رای دهی , تئوری مفهوم سازی بنیادی