مطالعه تطبیقی سنت نبوی در جنگ احزاب با دکترین جمهوری اسلامی ایران در جنگ ترکیبی abstract
زمینه : راهبرد پیامبر اعظم در
جنگ احزاب با فعالیت برد نظامی حضرت امیرالمومنین علی (ع) در کنار برد سیاسی نعیم بن مسعود به پیروزی در جنگ انجامید و دکترین برد - برد پیامبر صلی االله علیه و آله و سلم در
جنگ احزاب سبب فتح المبین
صلح حدیبیه شد. دکترین رهبر معظم (مدظله العالی ) در مواجهه با
جنگ ترکیبی دشمن هم موجب خنثی شدن جنگ نیابتی نظامی در درون سوریه گردید؛ که از نظر نظامی با برد نظامی
جنگ احزاب قابل انطباق است . لیکن
دکترین نرمش قهرمانانه دولت تدبیر و امید که محصول آن سند برجام است ، باید از منظر سیاسی کاری چون کار نعیم بن مسعود را انجام بدهد ولی عملا این اتفاق نیافتاد. پژوهش حاضر به دنبال بررسی تطبیقی بین سنت نبوی در
جنگ احزاب و دکترین جمهوری اسلامی در
جنگ ترکیبی می باشد.روش: پژوهش حاضر با روش اسنادی از طریق گردآوری اطلاعات و گزارشات تاریخی در کتب تاریخی و سیره و نیز گردآوری بیانات رهبر معظم به بررسی تطابق سنت نبوی در
جنگ احزاب با دکترین جمهوری اسلامی ایران در
جنگ ترکیبی پرداخته ایم و به نتایج ذیل نایل آمدیم و به روش تحلیلی -توصیفی به بررسی این اطلاعات پرداخته است ؛ و روش ان مقاله در دریافت یافته ها روایی میباد.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان دهنده آناست که سپاه دشمن در
جنگ احزاب از نظر کمی و کیفی برتری چشم گیری نسبت به سپاه اسلام داشتند و سپاه اسلام هم از نظر روحیه به دو دسته منافق و مومن تقسیم می شدند. نبی مکرم اسلام صلی االله علیه و آله و سلم در جبهه نظامی با اقداماتی مانند ایجاد خندق و فرماندهی امیر المومنین علی علیه السلام و در جبهه سیاسی با انتخاب نعیم بن مسعود اشجعی بعنوان مذاکره کننده اقدام نمودند. این انتخاب موجب اختلاف بین قوم بنی قریظه و مشرکین شد و در کنار همه این اقدامات، امدادهای غیبی نیز موجب پیروزی و قدرتمندتر شدن سپاه اسلام گردید که این پیروزی، زمینه ساز
صلح حدیبیه می باشد. دکترین ولی فقیه در
جنگ ترکیبی عبارتست از اقدام نامتقارن مثبت در حوزه نظامی یعنی تشکیل سپاه قدس برای دفع جنگ های نیابتی دشمن در خارج از مرزهای ایران که الگوگیری از اقدامات نظامی نبی مکرم اسلام صلی االله علیه و آله و سلم بود و اقدام سیاسی که با نرمش قهرمانانه در حوزه سیاست بخاطر روی کار آمدن دولتی دارای رویکرد سازشگرانه ، با انتخاب مردم بود، که می توانست الگوگیری از اقدام سیاسی پیامبر خدا صلی االله علیه و آله و سلم در انتخاب ابن مسعود باشد.نتایج : راهبرد نظامی جمهوری اسلامی ایران به سان راهبرد نظامی حضرت رسول (ص) در
جنگ ترکیبی علیه آمریکا و دواعش منجر به پیروزی در این بعد شد اما راهبرد سیاسی که به سان دکترین مذاکره حضرت رسول (ص ) اتخاذ شده بود راهی از کار نبرد و موجب جری شدن استکبار گردید. زیرا دولت وقت نتوانست منویات و ماموریت ولی فقیه را به انجام برساند تا نظام بتواند با دستی بالا در شرایط ضرورت برای گرفتن امتیازات بیشتر و رفع تحریم از غرب طرح
صلح حدیبیه را برای فتح الفتوح و اضمحلال غرب مطرح نماید.