مدیریت بر مبنای هدف فرایندی که بوسیله آن مدیران سطوح بالا و پائین به کمک پرسنل سازمانی خود مشترکاً هدفهای عمومی را تشخیص داده ، موارد مهم مسئولیت هر فرد را برحسب نتایجی که از آنها انتظار میرود معلوم کرده و این اقدامات را بعنوان راهنمایی برای به کار انداختن واحد و ارزیابی سهم هر عضو به کار میبرند.
این مشارکت باعث میشود برای رسیدن به اهداف تنظیم شده با هماهنگی و انگیزه بیشتر و درصد پذیرش بالاتری فعالیتهای سازمان انجام گرفته و با توجه به کنترلهای مکرر و مانیتورینگ سیستم و اصلاح عملیات درصد احتمال رسیدن به آرمانهای سازمان بطور چشمگیری افزایش پیدا کند .
در این مقاله سعی شده است ضمن معرفی این روش از مدیریت ، به آثار تعیین اهداف بصورت اشتراکی و ایجاد تفکر استراتژیک پرداخته و با طرح این سئوال که چرا باید هدف را مشخص کرد به معیارهای تعیین اهداف و انواع آن اشاره شده و با تعریف موفقیت واقعی ، مراحل رسیدن به آن و طراحی سیستم کنترل موثر و استراتژیک و همچنین به نقش تغییرات و تحولات اجتماعی و اقتصادی بر روی اهداف سازمان بپردازیم . در آخر به ارائه جدول نمونه ای در راستای اجرای MBO و ارائه اهداف پیشنهادی در خصوص سازمانهای داخلی با توجه به مسئله مهم جهانی شدن اقتصاد به عنوان یک تحول اقتصادی در جهان پرداخته میشود .