رهبری تحول گرا در کارگردانی به روش استانیسلاوسکی: الگویی برای پرورش خلاقیت و انگیزش بازیگران

Publish Year: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 55

This Paper With 13 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

ICMSCA07_018

تاریخ نمایه سازی: 9 آبان 1404

Abstract:

این پژوهش به بررسی پیوند عمیق بین سیستم استانیسلاوسکی و نظریه مدیریت رهبری تحول گرا Bass & Riggio در عرصه کارگردانی تئاتر می پردازد. در کانون این مطالعه، این بینش نهفته است که چهار رکن اصلی رهبری تحول گرا - نفوذ آرمانی، انگیزش الهام بخش، تحریک فکری و ملاحظات فردی - می توانند به صورت ارگانیک و هوشمندانه چالش های اجرایی سیستم استانیسلاوسکی را بهبود بخشند. کارگردانی که از نفوذ آرمانی برخوردار است، قادر خواهد بود فضای امن و قابل اعتمادی برای اجرای تکنیک های آسیب پذیری مانند حافظه هیجانی ایجاد کند، همان گونه که انگیزش الهام بخش می تواند اهداف صحنه را به تصاویر ذهنی زنده و جذاب تبدیل نماید. از سوی دیگر، تحریک فکری نه تنها تخیل فعال بازیگر را تقویت می کند، بلکه به او توانایی می دهد تا از محدوده تفسیرهای کلیشه ای فراتر رود. ملاحظات فردی نیز به کارگردان کمک می کند تا برای هر بازیگر، مسیر منحصربه فردی در کشف شخصیت ترسیم کند. این پژوهش با روشی تحلیلی-توصیفی و با بررسی متون معتبر در هر دو حوزه نشان می دهد که چگونه این تلفیق نظری می تواند به خلق الگویی عملی برای کارگردانی معاصر بینجامد - الگویی که هم به اصالت هنری پایبند است و هم از ظرفیت های مدیریت نوین بهره می برد. یافته های این مطالعه نه تنها برای جامعه تئاتر، بلکه برای تمامی حوزه هایی که با مدیریت فرآیندهای خلاقه سروکار دارند، حاوی دیدگاه ارزشمندی است. در نهایت، این پژوهش بر این نکته تاکید دارد که تلفیق این دو نظریه می تواند به خلق زیست بومی هنری بیانجامد که در آن، هم بازیگران به حداکثر ظرفیت خلاقه خود دست می یابند و هم مخاطبان با تجربه ای عمیق و تاثیرگذار روبرو می شوند.

Authors

زهره پیرهادی

دانش آموخته کارشناسی ارشد کارگردانی نمایش از دانشگاه هنر ایران