عوامل موثر بر شکاف نسلی در افغانستان(مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه هرات)

کشور افغانستان در دهه های اخیر تحولاتی زیادی را در امور مختلف سپری کرده است که از آن جمله می توان به تحولات در امور سیاسی، اقتصادی، اجتماعی به ویژه فرهنگی اشاره کرد. این تغییرات در سطح نهاد ها نهاد خانواده را نیز متاثر کرده است. به نحوی که شکاف میان نسل های مختلف در امور مختلف بوجود آمده است. پژوهش حاضر در صدد بررسی عوامل موثر بر شکاف نسلی در افغانستان(مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه هرات) است. بنا براین سوالات اساسی پژوهش بدین قرار است که وضعیت شکاف نسلی در میان دانشجویان دانشگاه هرات چگونه است؟ عوامل موثر برشکاف نسلی میان دانشجویان دانشگاه هرات کدام ها اند؟ برای رسیدن به این اهداف از میان نظریه های مختلف کلاسیک و مدرن از نظریه های برگر و لاکمن، اینگلهارت، مک لوهان، ویلیام آگبورن، سگالین، بنگستون و تئوری تراوب و دادر استفاده شد. و با ترکیب نظریات به چار چوب مفهومی دست یافتیم و متاثر از آنها به بررسی مولفه های وضعیت شکاف نسلی، مصرف رسانه ی، انجام رفتار های دینی و نحوه گذران اوقات فراغت پرداختیم. جهت رسیدن به اهداف پژوهش، از روش پیمایش که در دسته تحقیقات کمی به حساب می آید و هم چنین از ابزار پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی دانشجویان دختر و پسر که ساکن شهر هرات بوده و در دانشگاه هرات تحصیل میکنند می باشد. که با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی طبقه ی ۳۶۳ نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که میان دانشجویان دانشگاه هرات با پدر و مادر شان در امورات مختلف تا حدودی شکاف نسلی وجود دارد. در خصوص متغیر های مصرف رسانه ای با شکاف نسلی رابطه آماری معناداری وجود ندارد ولی در خصوص متغیر های انجام رفتار های دینی و نحوه گذران اوقات فراغت با شکاف نسلی رابطه آماری معنی داری وجود دارد. هم چنین میان متغیر های وضعیت تاهل، محل سکونت، نوع قومیت، پایگاه اقتصادی اجتماعی وتحصیلات با شکاف نسلی رابطه آماری معناداری وجود ندارد و لی میان متغیر جنس با شکاف نسلی رابطه آماری معناداری وجود دارد.

Keywords:

شکاف نسلی , مصرف رسانه ی , انجام رفتار های دینی , نحوه گذران اوقات فراغت