آموزش علوم تجربی و رشد تفکر انتقادی

زمینه پژوهش بر این اساس است که مهارت های تفکر انتقادی به عنوان یکی از توانمندی های اساسی در توسعه فردی و اجتماعی دانش آموزان شناخته می شوند و آموزش علوم تجربی، با ویژگی های یادگیری عملی و مشارکتی خود، ظرفیت بالایی برای تقویت این مهارت ها دارد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی شیوه های موثر آموزش علوم تجربی برای ارتقای تفکر انتقادی و بررسی راهکارهای کاربردی در محیط های آموزشی است. روش تحقیق به صورت کیفی، توصیفی و کتابخانه ای طراحی شده است و داده ها از طریق مطالعه و تحلیل نظام مند منابع علمی معتبر داخلی و بین المللی استخراج شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که استفاده از روش های فعال و مشارکتی در آموزش علوم تجربی، ایجاد محیط های پرسش محور و میان رشته ای، و بهره گیری از فعالیت های عملی و پروژه محور، نقش موثری در تقویت تفکر انتقادی، توانایی حل مسئله و مهارت های تحلیلی دانش آموزان دارد. همچنین، نقش معلم به عنوان راهنما و تسهیل گر و بهره گیری از ابزارهای ارزشیابی فرآیندی و پروژه محور، اثرات یادگیری را به صورت عینی و کاربردی نشان می دهد. در مجموع، آموزش علوم تجربی با رویکرد فعال و میان رشته ای می تواند دانش آموزان خلاق، تحلیل گر و توانمند در مواجهه با مسائل علمی و زندگی واقعی تربیت کند.

Keywords:

آموزش علوم تجربی , تفکر انتقادی , یادگیری مشارکتی , آموزش میان رشته ای