بررسی تاثیر اینفلوئنسر مارکتینگ بر قصد خرید: نقش میانجی نگرش به اینفلوئنسر و نگرش به برند با تاکید بر اعتبار اینفلوئنسر در مدلی مفهومی برای گذار به اقتصاد بدون نفت

پیشبرد اقتصاد ایران در مسیر کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی مستلزم تقویت بخش های غیرنفتی و ایجاد تقاضای پایدار برای محصولات و خدمات داخلی است. اینفلوئنسر مارکتینگ به عنوان یکی از موثرترین ابزارهای بازاریابی دیجیتال طی سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته و نقش اعتبار اینفلوئنسر در شکل دهی نگرش و رفتار خرید مصرف کنندگان برجسته شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر اعتبار اینفلوئنسر بر قصد خرید با نقش میانجی نگرش نسبت به اینفلوئنسر و نگرش به برند، در چارچوب سیاست های اقتصاد بدون نفت انجام شد. این مطالعه از نوع توصیفی–پیمایشی بوده و داده های ۱۰۵۴ نفر از کاربران اینستاگرام که سابقه خرید تحت تاثیر توصیه اینفلوئنسرها داشتند، از طریق پرسشنامه استاندارد جمع آوری شد. داده ها با مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر PLS تحلیل شدند. نتایج نشان داد اعتبار اینفلوئنسر اثر مثبت و معناداری بر نگرش به برند، نگرش به اینفلوئنسر و قصد خرید دارد. همچنین نگرش به برند تاثیر معناداری بر قصد خرید داشت، اما نگرش به اینفلوئنسر اثر معناداری بر قصد خرید نشان نداد. اثر غیرمستقیم اعتبار اینفلوئنسر از طریق نگرش به برند تایید شد. یافته ها بیانگر آن است که مسیر اصلی اثرگذاری شامل قصد خرید → نگرش به برند → اعتبار اینفلوئنسر است. نتایج پژوهش می تواند برای سیاست گذاران و کسب وکارها در بهره گیری از اینفلوئنسرهای معتبر جهت تقویت تقاضا در بازار داخلی و صادراتی مفید باشد.

Keywords:

اینفلوئنسر مارکتینگ , اعتبار اینفلوئنسر , نگرش به برند , نگرش به اینفلوئنسر , قصد خرید , اقتصاد بدون نفت