منهج مولف کتاب "قادتنا کیف نعرفهم"؛ از نظریه تا عمل

پژوهش حاضر به تحلیل و ارزیابی «اعتبار منبع» و «تراکم روایت»، از جمله اصول روش شناسی مولف کتاب قادتنا کیف نعرفهم می پردازد که در سراسر این اثر حضور فراگیر و کاربرد فراوان دارند. این مقاله با استناد به نمونه های برگزیده، چیستی، جایگاه، کارکرد و پیوند این دو اصل با فرانظریه مولف این کتاب را واکاوی و ارزیابی می کند. این مقاله اثبات می کند که در نظرگاه مولف این اثر (آیت الله میلانی و دیگران)، در استناد و استدلال به اخبار فضائل پیشوایان شیعه در منابع اهل سنت، ارزیابی سندی-رجالی این اخبار ضروری نیست، صرف گزارش این اخبار در این منابع و باورمندی مولفان آن ها به اعتبار این اخبار کفایت می کند. همچنین مولف این اثر، به منظور اقناع علمی و روان شناختی مخاطبان کتاب خود در جهان اسلام، اخبار فضائل پیشوایان شیعه را از منابع بسیار گوناگون و متعدد، از ادوار مختلف تاریخی و جریان های فکری متنوع اهل سنت به شکل انباشته و انبوه تا فراتر از مرز اشباع علمی گزینش و گزارش می کند تا از طریق این تراکم، اعتبار و اصالت این اخبار را در روند تاریخ اندیشه اهل سنت به اثبات برساند. بنابراین "تراکم اخبار" به عنوان یک راهبرد دراین کتاب نقش آفرین است. با بهره گیری از این دو اصل، مولف کتاب قادتنا کیف نعرفهم فراتر از یک اثر تاریخی-حدیثی اخباری مسلک، و بر اساس یک فرانظریه اثبات گرایی-انتقادی در مطالعات تاریخی-حدیثی، اصالت و اعتبار آموزه های شیعه در خصوص پیشوایان خود را از منابع اهل سنت استخراج و اثبات می نماید و نظریه رقیب را که در اصالت تاریخی آموزه های شیعه تردید دارد یا در کتمان یا تحریف آن ها می کوشد، به چالش می کشد. فرانظریه پارادایم اثبات گرایی انتقادی، بر روش مولف این اثر در تحقیق و نگارش آن اثر گذاشته، مخاطب و کارکرد آن را از آثار تاریخ نگاری پیشوایان شیعه متمایز ساخته است.

Keywords:

محمدهادی میلانی , کتاب قادتنا کیف نعرفهم , روش شناسی , اثبات گرایی انتقادی , نقد پارادایم