هدف کلی از این مقاله بررسی رابطه بین اندیشه خلاق،
سبک تفکر مدیران با
پذیرش تغییر در کارکنان سازمان و ارائه راهکارهایی جهت تقویت اندیشه خلاق، تفکر و
سبک در کارکنان، کارشناسان ومدیران سازمان ها به منظور دستیابی به تعالی و شکوفایی سازمانی است. بایستی منابع انسانی سازمان که عمده ترین منبع توسعه تفکر در سازمان می باشند، در کلیه سطوح به این باور برسند که اصولاً بقای سازمان در دنیای رقابتی و بازارهای پیچیده داخلی و بین المللی امروز منوط به خلاقیت،
سبک و تفکر همگانی بوده و همه نیروها باید در جهت ایجاد تفکر و
سبک در سازمان فعالیت نمایند. برای ایجاد و تداوم تفکر و شکوفایی در سازمان بایستی عادت به تفکر و خلاقیت را در کارکنان، کارشناسان و مدیران ایجاد کرد. چرا که
سبک با تفکر و خلاقیت بوجود می آید و ارزش تفکر به قدری زیاد است که در تعالیم اسلامی ارزش یک ساعت تفکر بر 70 سال عبادت بدنی بدون تفکر برتری داده شده است. وقتی تفکر و اندیشه در راستای ماموریت و اهداف سازمان بصورت عادت و روزمره در آید مجموعه کارکنان یک سازمان به دنبال شکوفایی و ارتقای سازمان مربوطه خواهند بود. این تفکر بصورت یک فرهنگ سازمانی در لایه های مختلف سازمان رسوخ کرده و در اجرای استراتژی تاثیر کلی و دائمی می گذارد. سازمانهای موفق، سازمانهایی هستند که مدیران، کارشناسان و کارکنان آن براساس استراتژی سازمان همواره در یک رقابت پویا به دنبال تفکر و
سبک باشند و تفکر در نیروهای سازمان بصورت یک عادت و وظیفه سازمانی تلقی گردد. در این صورت با نهادینه شدن
سبک و تولید فکر و اندیشه نو، سازمان تبدیل به یک سازمان خلاق، نوآور و شکوفا می گردد و حاصل آن هم افزایی رد تفکر سازمانی است. حاصل فکر جمعی موجب هم افزایی در سازمان شده و نهایتاً یک هم آوایی جمعی موجب تلاش سازمان در راستای هدف های سازمان با فکر نو و شکوفایی سازمان می گردد.