بررسی جایگاه معماری در بستر فرهنگ و هنر

معماری به عنوان یک موضوع انسانی دارای یک هویت فرهنگی و هنری است.زیرا موضوع این علم انسان است و هر علمی دارای یک موضوع است،به عنوان مثال موضوع علم مکانیک یک قطعه جسم صلب است که تحت تاثیر بار قرار گرفتهباشد،اما موضوع علم معماری برخلاف تصور و برغم تشکیل ساختار آن از مواد و مصالح ساختمانی و همچنین اهمیت تکنولوژی ساختوساز ،انسان است و به همین دلیل برای تحلیل و بررسی آن عمدتا میبایست از زاویه فرهنگی و هنریمورد بررسی قرارگیرد.فرهنگی بودن هویت معماری آنقدر دارای اهمیت است که بسیاری از صاحب نظران، معماری را تبلورفیزیکی فرهنگ مینامند،. همچنین معماری هر سرزمین ریشه در فرهنگ و هنرآن سرزمین دارد. وباشناخت گستره ی هنر و فرهنگ مردمانی که در پهنه ی آن سرزمین زیسته اند،می توان به چونی ها و چندی ها پی برد . به علاوه رسالتمعمار امروز تنها مهندسی صرف نیست؛ بلکه اتصال دوباره به هنرهای سرزمینی فرد، ریشه های فرهنگی و خودآگاهی ازگذشته هویتی است؛ چرا که تنها در این صورت است که میتوان اثری ماندگار خلق کرد و این خود مصداق زیبایی ازاین عبارت است که آنچه از دل برآید لاجرم بردل نشیند. روش تحقیق مقاله حاضر توصیفی میباشد که در آن سعی شدهاست با مراجعه به مدارک کتابخانهای و اسناد در دسترس تمامی وجوه موضوع بررسی شود و به تاثیری که فرهنگ و هنر هر سرزمین در نوع معماری آن دیار داشته پرداخته و در انتها نتیجه گیری از این تاثیر متقابل صورت میگیرد

بررسی جایگاه معماری در بستر فرهنگ و هنر Keywords:

روح فرهنگ , هنر , معماری , شاهد فرهنگی