اندیشه ی
شیخ اشراق سهروردی درجهان اسلام ازجایگاه ویژه ای برخوردار است اومکتب فلسفی خود را براساس نوروظهور استوار کرده است اشراق به معنای نورانیت روشنایی و محل تابیدن
نور جغرافیی مشرق است ادیان پیش ازاسلام ایرانی به ویژه آیین زرتشت تمثیل
نور را برای تفسیر و تبیین تعالیم خود به کار میگرفتند و ازدوران اسلامی هم حکمت اشراق درایران بیش ازهرجای دیگر اشاعه یافت نورعمده ترین مشخصه
معماری ایران است نه فقط به مثابه عنصری مادی بلکه همچون نمادی ازعقل الهی و همچنین وجود نورجوهری معنوی است که به درون غلظت ماده نفوذ می کند و آن را تبدیل به صورتی شریف و شایسته می سازد که مناسب محل زندگی نفس ادمی است درمعماری اسلامی
سکوت یکی ازمفاهیم بنیادی و عرفانی است دراینجا
سکوت کاملا ازلی است حال این پرسش به میان می اید که ایا
اندیشه ی
شیخ اشراق برمعماری تاثیر دارد یا نه ؟ اگرچنین بوده چه تاثیری براثار
معماری داشته است ؟ درانی پژوهش با استفاده ازتحقیق تاریخی و تفسیری به تلحیل
اندیشه های
شیخ اشراق و مقایسه تطبیقی آنها با اثار
معماری می پردازیم روش گرداوری اطلاعات مطالعه کتابخانه ای و مراجعه به شواهد اسنادومدارک
معماری است نتایج حاصل ازپژوهش بیانگر آن است که
اندیشه شیخ اشراق برمکتب معمرای تجلی یافته و میتوان آن را به صورت های گوناگون
نور درمعماری و سلسله مراتب نوری عالم مثال مشاهده نمود