طراحی مرکز صلح و نقش آن در ایجاد گفتمان صلح با رویکرد هنر مفهومی و معنا گرا abstract
دنیای امروز فراتر از هر مقطع زمانی دیگر درگیر
جنگ ، خشونت ، کشتار و بازیهای سیاسی بازار فروش تسلیحات مخرب کشتار جمعی گردیده است و با پیدایش بحرانهای اقتصادی ، فرهنگی واجتماعی ابعاد دهشتناک آن در حال افزایش است . بدیهی است درچنین وضعیتی معضلاتی همچون بی عدالتی ، تبعیض ، نا امنی ، وحشت و نفرت زندگی انسانها را بیش از پیش تهدید خواهد کرد وفضای چند دهه اخیر جهانی ومنطقه ای آرامش زندگی را با چالشی جدی مواجه کرده است و در این وضعیت ترویج فرهنگ صلحمنجر به پرورش اعتقادات و اقداماتی خواهد شد که مردم هر کشورباید متناسب با ساختارهای ویژه فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی بهان بپردازند.
صلح مجموعه ای از اگاهی ، اطلاعات ، درک و فهم ، نگرشها و از آرمانهای بیدار بشری است که همواره به وسیله قدرتمندان و ستمگران سرکوب و با همت هنر و فرهنگ هر کشوری دوباره جان می گیرد .در واقع امروزه پرداختن به
صلح فراتر از آنکه امری مبتنی بر انتخاب یا جهانبینی باشد، فعالیتی ضروری و مبتنی بر مسئولیت است. فعالیتی که امکان انجام آن به شکلیآشکار و سازمان یافته فعالاً وجود نداشته و به ناچار بایستی از طریق دیگر پی گرفته شود. و در این پژوهش سعی بر آنست تا با بکارگیری هنر معنا گرا به طراحی مرکز
صلح با رویکرد ایجاد حس
صلح دوستی بپردازیم با چنین رویکردی، طبیعی است که در آغاز کرد، بنا به ضرورت،
صلح را صرفاً به معنای نبود
جنگ تعریف نکرده و تلاشهایمان را بر روی نمایش مضامین زشت خشونت و فهم ویادگیری
صلح بر مبنای نظریه
گفتگوی تمدنها در مقابل نظریه برخورد تمدنها بسته و متمرکز میکنیم. یافتههای مطالعات همزمان بر روی مفاهیم بالا از یک سو و مسئله قضا از سوی دیگر ما را به طرح این ایده سوق میدهد که فعالیت معماری )نه فقط اثر معماری( فرار از آن که با رویکردی مهندسی به شکل و حجم آن بپردازد، با رویکردی فرهنگی و معنا گرایانه به مسئله طراحی با توجه به نمادهای
صلح جهانی و ایرانی در حجم و طراحی داخلی فضا بر مبنای آنها میپردازد. باشد که بتوانیم در این روند
جنگ پرهیزی و
صلح دوستی را در جامعه جهانی گفتمانی دگر و زایشی مجدد بخشیم.