نظریه انتقادی فرانکفورت و نقد فرهنگ جدید

Publish Year: 1388
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 1,768

This Paper With 14 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_PHILO-3-2_007

تاریخ نمایه سازی: 16 آذر 1394

Abstract:

موضوع فرهنگ همواره مورد توجه متفکران زیادی بوده و گروهی از ای ن افراد رامتوجه نقد اوضاع جامعه کرده است . صنعت فرهنگ سازی اصطلاحی است که از سوی تعدادی از اعضاء مؤسس ه پژوهش اجتماعی فرانکفورت، در خصوص نقد فرهنگسرمایهداری آن زمان، وضع شد . این مؤسسه در سال 1923 ، به طور رسمی آغاز به کار کرد و از برجستهترین اعضای آن میتوان هورکهایمر M. Horkheimer1895 -1973 آدورنو T. W. Adorno 1903 -1969 و مارکوزه H . Marcuse 1898 -1979 رانام برد . آنها معتقد بودند که نظام حاکم به کمک ابزارهایی مانند رسانه، موسیقی، ورزش یا طالع بینی که از مهم ترین ارکان صنعت فرهنگ سازی هستند، سعی دارد تا مردم را به توده هایی منفعل در برابر سیاست های حاکم تبدیل کند ، به گونه ای کهامکان هرگونه تفکر انتقادی در جامعه سلب شود . از طرف دیگر نظام سرمایه داری به کمک صنعت فرهنگ سازی ، سعی دارد تا محصولات فرهنگی و هنری را در حد یک کالا تنزل دهد ت ا صرفاً برای توزیع و کسب سرمایه تولید شوند . این صنعت به کمکتبلیغات قوی و گسترده، مردم را وادار به خرید محصولاتی می کند که شاید هیچ نیازی به آن نداشته باشند و نتیجه این کار سرازیر شدن سرمایه به سمت صاحبان آن است.این متفکران علاوه بر مقوله فرهنگ، به موضوع اتی چون نظام سرمایه داری ، خرد ابزاری و فلسفه تحص لی نیز نگاه منتقدانه داشتند و در این خصوص نظریه -پردازی کرده اند. البته انتقادات مهمی به این افراد وارد است که به نوع عملکرد آنان بازمیگردد. نظریه انتقادی مستلزم کنش انقلابی است، درحالی که هیچ یک از ای ن افراد، به جز مارکوزه ، نه تنها در هیچ جنبش سیاسی شرکت نکردند، بلکه حمایتی نیزاز آن به عمل نیاوردند . انتقاد دیگر این است که مکتب فرانکفورت با اندیش ه بازنگری در اصول مارکسیسم و برطرف کردن اشتباهات آن شکل گرفت که این امر مستلزم توجهی دقیق به مدارک تاریخی و اقتصادی مربوط به ساختار صور عمده جامعه است ؛ اما این متفکران هیچگونه اقدام جدی در این زمینه به عمل نیاوردند.

Authors

علی اصغر مصلح

دانشیار گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی

لیلا گل یار

دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه غرب