پل عابر پیاده به عنوان یک فضای گمشده شهری (نمونه موردی: پل عابر پیاده ترمینال کاوه اصفهان) abstract
در آستانه هزاره سوم فضاهای عمومی شهری به عنوان مکان سوم که نقش اساسی در برقراری تعاملات اجتماعی ایفا می نمایند مورد توجه جدی قرار گرفته است. پس از حضور اتومبیل در عرصه شهرها، فضاهای عمومی به یکباره عمده کارکرد گذشته خویش را از دست داد و چالشها و مفاهیم جدیدی مطرح گردید. از جمله این مفاهیم
فضای گمشده شهری بود. فضاهای گمشده شهری از نظر اجتماعی غیرفعالاند. در بسترهای محیطی امروز فضاهای بیشکل و ضدفضاهایی مانند پله ای عابرپیاده را نیز می توان فضاهای گمشده شهری نامید. حیات مدنی در فضاهای شهری ایران، بخصوص در مسیرها نظیر سایر کشورهای در حال توسعه، به دلیل تحمیل مدرنیزاسیون از بالا، تقابل تاریخی با سنت و ماحصل مدرنیتهای ناتمام، کمرنگ و فاقد سرزندگی و نشاط است. فضاهای شهری که به عنوان بطن حیات اجتماعی و شهری امروزی مطرحاند، دارای ابعاد مختلفی میباشند. حضور و فعالیت شهروندان در عرصه های همگانی، ضامن بقای حیات مدنی و حس شهروندی است که به واسطه فضاهای شهری گسترش و تجلی می یابد. میتوان گفت ارتقای حیات مدنی شهرها مستلزم تقویت نقش عابران پیاده در فضاهای شهری است. این نوشتار از روش تحقیق «توصیفی-تحلیلی» همچنین با جمع آوری اطلاعات در بستر مطالعات میدانی استفاده نموده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد
پل عابرپیاده به دلیل فرم و ویژگی های سازه ای در صورت بازطراحی می تواند علاوه بر تامین ایمنی به عنوان اولین هدف، یک نشانه شهری نیز باشد. از طرفی چون
پل عابرپیاده یک مسیر است خود در تصویر ذهنی شهروندان جایگاه ویژه ای دارد. سایت مورد نظر در مجاورت پایانه مسافربری برون شهری اصفهان قرار گرفته و بر همین اساس به عنوان اولین و یا آخرین فضایی که مسافر شهر اصفهان در آن حضور در
فضای شهری این شهر را تجربه می کند می تواند اهمیت بیشتری یابد.