در تاریخ هنر، هیچ هنری به اندازه ی هنر اسلامی بحث برانگیز و متعالی نبوده است. هنر و
زیبایی شناسی اسلامی برخلاف نوع غربی هم با باطن و هم اصل وجودی انسان سر و کار دارد. نگاه عارفانه و شهودی هنرمندان مسلمان با پیروی از مبانی قرآنی و نیز همراهی با علم ریاضیات و هندسه، سبب ایجاد آثاری شگفت انگیز و متعالی شده است.زیبایی جاذبه ای است ازلی، که هنر پل ارتباط میان آن و انسان است.
معماری اسلامی برگرفته از زبان قرآن است و یکی از عناصر اصلی نشان دهنده ی عمق غنای
فرهنگ اسلامی می باشد. درک زیبایی موهبتی است الهی و پایگاهی ذهنی که به عینیت می انجامد و هنر بدون آن کالبدی است بی روح وخالی از جاذبه. در اینجا به معماری چنین نگریسته می شود که آمیزه ای است از تمام هنر ها. بدین ترتیب تجلی روح زیبایی آن، فرآیندی معنوی و جلوه ای ظاهری دارد که در قالب هرگونه گرایشی تبیین می گردد و شیوه های نقد و ارزیابی آن بر پایه های جنبه های شناخته شده اشاره می شود. نتیجه ی این پژوهش به درک بهتر فضا و جذابیت بصری
معماری اسلامی کمک می کند که حاصل آن درک بهتر معماری و محیط و
فرهنگ اسلامی جامعه کنونی ماست.