تورم یکی ازواقعیتهای زندگی امروز دراغلب کشورهای جهان به شمار می آید اگرچه تغییر واحداندازه گیری برحسب پول مورد توافق تمام حسابداران است اما درمورد روشهای نظری و عملی تعدیل این تغیر ارزش توافق کمی وجود ندارد بنیامین فرانکلین معتقد است که دوواقعیت گریزناپذیر درزندگی وجود دارد مرگ و مالیات اما به اعتقاد کی سو باید مورد سومی را نیز به آنها افزود و آن چیزی جز
تورم نیست بدان معنی که ارزش هرپولی درجهان دچار روند نزول همیشگی است باوجود اقتصادپرنوسان امروزی عدم ثبات
قیمت ها و
تورم جهانی میتوان ادعا نمود که تصمیم گیری صرف براساس صورت های مالی که عمدتا بررویدادهای تاریخی متکی هستند میتواند استفاده کنندگان را گمراه کند و تصویری شفاف و واقعی ازواحدتجاری راارایه نکند لذا تعدیل این صورتهای مالی و لحاظ نمودن پدیده ای به نام
تورم درگزارشگری مالی امری است که بحث دراین رابطه را با اهمیت می کند لذا دراین مقاله ابتدا به ادبیات موضوعی بحث پرداخته و سپس مشاجرات استانداردها و بیانیه های انتشاریافته درموردحسابداری تورمی را خواهیم آورد و درنهایت به معرفی مفاهیم و بحثهایی دراین زمینه خواهیم پرداخت دریک بررسی تاریخی کاربرد روش
حسابداری تورمی درکشورهای صنعتی و نتایج حاصل ازآن دربهبود و اصلاح اطلاعات موردنیاز درامرتصمیم گیری استفاده کنندگان ازصورتهای مالی نگارنده را بران داشت تاباتوجه به شرایط اقتصادی کشور و گسترش روزافزون
سرمایه گذاری دربخشهای مختلف اقتصادی که اطلاعات کافی و مناسبی را جهت استفاده کنندگان ازصورتهایمالی می طلبد اثرات عدم تهیه صورتهای مالی مکمل که راساس روشهای
حسابداری تورمی تهیه شده باشد را بعنوان یک منبع اطلاعاتی مکمل صورتهای مالی تاریخی برای استفاده کنندگان درایران مورد بررسی قرار دهد