فضای تهی جنبه ناشناخته در
معماری اسلامی است که با عرفان اسلامی پیوند داشته و به همین دلیل بیشتر در فضا های مذهبی اسلامی که مسجد نمونه بارز آن است، جلوه می کند. عرفان نیز نوعی دست یابی به معرفتی خاص، که انسان توسط آن می تواند به شناخت خویشتن و شناخت خداوند در درون خود رسیده که این شناخت منجر به فنافی االله می شود که همان تهی بودگی در درون و یگانگی با خداوند است. چگونه این ذهنیت در درون انسان به طور عینی در فضای مسجد به تحقق می رسد آیا فضای خالی همان دالان یا شبستان نیست که در آن انسان می تواند درون بنا حرکت کند و آیا این تکرار نقوش و تمرکز و انتشار آن درون مسجد ارتباطی با این فضا دارد اگر دارد چگونه
فضای تهی را نمایان می کنند در نگاه اول،
فضای تهی همان فضای منفی زمینه و یا فضاهای خالی درون مسجد یعنی گنبد خانه و دالان و.. به نظر می رسند. امروزه این جنبه با عظمت
هنر اسلامی در معماری فضا های مذهبی نادیده گرفته می شود. این جنبه باعث می شود که انسان در درون خویش از وجود خدایی سرشار شود و سرشاری نقوش هم در این فضا ها دقیقا از همین موضوع سرچشمه می گیرد. این نقوش و فضا ها، همگی حول یک محور که از نقطه مرکزی گنبد می گذرد شکل می گیرد و همه نقوش را در حال چرخش دایره وار نشان مدهد که نماد بی نهایت، بیکرانگی و خلا است و در آن زمان و مکان شی مفهومی ندارد بلکه همه چیزیکی است و آن همان نقطه مرکزی است که همه اشیا به سوی آن می روند و در آن محو می شوند و همین باعث قبض وبسط درون انسان می شود که به بقا در خداوند می انجامد.