حیات منحصرا در محیط پایدار و اقلیم مناسب، توسعه و رشد مییابد. عوامل محیطی را انسان، شناخته و بدون رابطه صحیح با محیط زیست، امکان تکامل کالبدی و کیفی نمیتواند وجود داشته باشد. زندگی انسان تنیده شده است به محیطی که برآورده کننده نیازهایش میباشد. گویی این معادله یکطرفه تا پایان جهان ادامه خواهد داشت. غافل از آنکه سر انجام نامتوازن بودن این دو کفه بشر را با دنیایی ویرانگر روبرو خواهد ساخت که خود با دست خویش ساخته است. معماری، این هنر سنگین پا تنها زمانی میتواند نقش خود را در این عصر کنونی بصورت پررنگ حفظ کند که گسست خود با محیط را به فراموشی سپرده و دست در دست محیط اطرافش، بار دیگر قدعلم کند. بهترین طراحی معماری، طرحی است که بتواند نیازهای اجتماعی، اقتصادی، تکنولوژیکی، زیبایی شناختی و زیست محیطی را توامان فراهم آورده و نتیجه آن سنتزی از همه عوامل دخیل در آن باشد و توسعه ی پایدار رانوید دهد. بقای پایدار انسان و محیط انسانی وابسته به حفظ و تداوم تعادل جهان زیستی است و به تبع آن پذیرش نقش و مسیولیت اخلاقی سرپرستی انسان بر منابع بوم شناختی، کنشی آگاهانه و هوشمندانه را در تنظیم رابطه محیط پیرامونی و محیط طبیعی می طلبد رویکرد
معماری پایدار بر این بنا قرار دارد که نسبت به پیامدهای مخرب فعالیت های انسان بر محیط زیست پاسخگو باشد.این امر بدین معناست که برنامه توسعه طوری تنظیم شود که حداقل اسیب زیست محیطی را دنبال داشته باشد .