انسان شناسی 1 به عنوان بخشی از علوم اجتماعی ، علم گسترده ای در خصوص توضیح ابعاد وجودی انسان است،که حوزه وسیعی از فرهنگ تا تاریخ تکامل انسان را در برمیگیرد. ریشههای آن در علومانسانی، علوم طبیعی و علوم اجتماعی است . ماهیت انسانشناسی از دیرباز، مقایسه بین فرهنگی بودهاست و نسبیگراییفرهنگی، اصلی اساسی در روش تحقیق انسانشناسی شدهاست . از طرفی رابطه ی انسان و
فضا از دیرباز در مطالعات انسان شناسی مطرح بوده است زیرا انسان به طور معمول بخش قابل توجهی از زندگی خود را دربناها،
معماری و محیط زیست ساخته شده در یکمفهوم گسترده تر است، بنابراین اهمیت زیاد انسان شناسی فلسفی مشهود است.ادراک و شناخت انسان ازفضا، براساس رابطه ی دو سویه وی با
فضا شکل میگیرد . فلسفه را می توان خاستگاه مفهوم پردازی در زمینه انسان شناسی دانست، هرچند طراحان شاید کمتربه آن توجه نشان داده باشند . این پژوهش با هدف بهره گیری بیشینه از اندیشه های فیلسوفان در زمینه انسان شناسی، میکوشد تا با مقایسه یافته های دانش انسان شناسی، مفاهیم و اصول آن را در
معماری آشکار سازد . دراین مقاله موضوع انسان شناسی از دو بعد ماهوی ) موارد مبتنی بر محتوایانسان شناسی ( و رویه ای ) موارد مبتنی بر ساختار فرایندی و کارایی آن در
معماری ( در وادی دو حوزه معرفتی فلسفه و روان شناسی محیط واکاوی گردیده و سودمندی استفاده از آراء فیلسوفان مورد بررسی قرارگرفته است . روش تحقیق تحلیلی و کیفی مبتنی بر مطالعات انسان شناسی ، فرهنگ ، فضاومکان خواهد بود .