مجسمه در میدانیا غار افلاطونی
Publish place: Manzar Journal، Vol: 7، Issue: 32
Publish Year: 1394
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 419
This Paper With 6 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_MANZAR-7-32_002
تاریخ نمایه سازی: 19 شهریور 1396
Abstract:
پس از دوره قاجار با الگوبرداری از مدرنیسم غربی، در شهر تهران فضاهایی موسوم به میدان ایجاد شد که از معنای تاریخی میدان در زبان فارسی به مثابه فضایی تعاملی، تجمع پذیر و پیاده مدار، دور و به فلکه به منزله فضای مناسب برای تردد سواره نزدیک بوده است. متاسفانه امروز این دو عنصر شهری- میدان و فلکه- یکی انگاشته می شود. از پیامدهای مخرب این انطباق، قرارگیری مجسمه در مرکز این فلکه هاست که در حال حاضر تبدیل به اصل زیبایی ساز و هوی تبخش منظر شهری شده است. نتیجه این رفتار آن است که امروزه مدیریت شهری، هنرمندان و شهروندان، این فلکه ها را معادل ذهنی و تاریخی میدان تلقی کرده و مرکز آن را مناس بترین مکان برای قرارگیری مجسمهشهری می شناسند. این مقاله نشان می دهد که با توجه به تعریف هنر شهری به مثابه هنری ویژه فضاهای عمومی، میادین (فلک ههای) تهران محمل مناسبی برای حضور مجسمهنیست؛ چراکه فضای آنها در رده فضای جمعی به معنای فضاهایی اجتماعی و تعاملی با مخاط بجای نمی گیرند و مجسمه فلکه ها قادر نیست نقش مورد انتظار از هنر شهری را ایفا نماید.
Keywords:
Authors
پدیده عادلوند
پژوهشگر دکتری پژوهش هنر، دانشگاه الزهرا، پژوهشکده نظر
اشرف السادات موسوی لر
دکتری پژوهش هنر، دانشگاه الزهرا