در سالهای اخیر مدیریت
دانش به عنوان یکی از عبارتهای شایع در سازمانها مورد عنایت واقع شده است. این سیستم بر اکتساب
دانش از کارکنان درباره مشتری، رقبا و محصولات سازمان تاکید دارد. به عبارت دیگر مدیریت
دانش تشویق کارکنان در جهت تسهیم
دانش (به اشتراک گذاشتن دانش) و ایده ها به منظور افزایش ارزش افزوده محصولاتمیباشد. چشم انداز مدیریت
دانش درون سازمانی است و مزیت آن رضایت مشتری از خدمات و محصولات بهتر است. توسعه سیستم های مدیریت
دانش در کسب و کارها به بهبود تصمیم گیری، تقویت خلاقیت، و توان هماهنگ شدن باتغییرات، کمک می کند. واحدهای
بازاریابی در هر سازمان یکی از مهمترین استفاده کنندگان
دانش هستند و توسعه روزافزون سیستم های اطلاعاتی مدیریت، قابلیت استفاده از داده های مشتریان را در قالب پایگاه های بزرگ داده فراهم میکنند. عموما بسیاری از بینشهای موثر
بازاریابی تحت ویژگیهای مشتریان و الگوهای خرید آنها پنهان شده است ومدیریت
بازاریابی مبتنی بر
دانش میتواند به نمایاندن آنان کمک کند. تاکیدات اخیر بر مدیریت ارتباط با مشتریان، وظیفه
بازاریابی را به حوزه کاربردی ایده آلی برای تجزیه و تحلیل داده های مشتریان تبدیل کرده است. در این مقاله پس ازتعریف مدیریت
دانش به بیان تاریخچه، اهمیت، اهداف، فواید، روش ها، آموزش و چالش های پیش روی مدیریت
دانش میپردازیم، در ادامه بازاریابی،
دانش بازاریابی و اهمیت مدیریت
دانش در
بازاریابی در قالب یک مقاله مروری مورد بررسیقرار میگیرد. یافتهها حاکی از آن است که در عصر حاضر پرداختن به
بازاریابی مبتنی بر
دانش یک ضرورت میباشد و استفاده از آن یکی از مهمترین مزیتهای رقابتی کسب و کارها محسوب میگردد.