نقاط مشترک و افتراق ژاک دریدا و ژیل دلوز در شکل گیری نظریه های پسامدرنیسم

Publish Year: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 687

This Paper With 7 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

AUITM01_021

تاریخ نمایه سازی: 21 اردیبهشت 1397

Abstract:

در طی سه دهه ی پایانی قرن گذشته تحولاتی، ارکان سبک معماری مدرن را به عنوان تنها سبک فراگیر متزلزل گرداند.این تغییرات با انتقادات نیچه از مدرنیته از اواخر قرن 11 در آلمان آغاز شد و توسط اندیشمندانی همچون، هایدگر،دریدا، دلوز، لیوتارد و دیگران مورد بحث قرار گرفت.دریدا با استفاده از اصطلاحاتی از قبیل اروپا محوری، نرینه محوری، کلام- خرد محوری به این نکته اشاره دارد که فلسفهی غرب از دیرباز با نگاهی متافیزیکی قادر به نگاه خود محور نبوده است. تعامل با دیگری (چه در زمینه ی جنسیت،ملیت یا نظام زبانی) نقشی در این فلسفه نداشته است و جهان از دید خود و با نادیده انگاشتن دیگری تفسیر شده است.دریدا بر این نکته تاکید دارد که هیچ نظامی چه زبانی، چه هویت فردی به نام من و غیره بدون قرار دادن دیگری و خودبی معنی است. همیشه دیگری در خود حضور دارد و فردیت یا هویت فردی بدون جا گذاری دیگری مفهومی انتزاعی وناممکن است. در اینجا استراژی تفاوت- تعویق در قرار دادن دیگری درون نظام بسته از اهمیت بالایی برخوردار می شود.

Keywords:

ژاک دریدا , ژیل دلوز , پسامدرنیسم , دیکانستراکشنpt. B Nazanin( 1

Authors

سیدمحمود معینی

عضو هییت علمی تمام وقت، دکترای معماری، گروه معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، ملایر

مژگان آقایی

دانشجوی، کارشناسی ارشد معماری، گروه معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، ملایر