استعارههای مفهومی عاطفی در رمان سرگذشت ندیمه

استعاره از جهت قابلیت های تصویرگری و انتقال، یکی از مهم ترین ابزارهای زبانی در ذکر تجربه های احساسی و بیان عاطفی است. مقاله حاضر به بررسی استعاره های مفهومی عاطفی در رمان سرگذشت ندیمه می پردازد. از این رو، بعد از مبانی نظری، شواهد در رمان سرگذشت ندیمه استخراج شد. در این پیکره، بیشترین بسامد از آن استعاره های مفهومی است که در زیرمجموعه استعاره های شناختی جای گرفته است. بیشترین عبارات استعاری متعلق به انسان و ملزومات انسانی است. در مرتبه دوم، به کارگیری طرح واره های حجمی بیشترین بسامد را دارد، سپس قدرتی و سرانجام حرکتی. در مجموع، با توجه به یافته های پیکرهای مشخص شد استعاره های شناختی از آن رو بیشترین بسامد را داراست که شخصیت اصلی داستان زن است و با احساسات و عاطفه بیشتر از جنس مردان درگیر است و نیز دغدغه نویسنده بیان مسایلی است که از طریق این نوع استعاره به خوبی ترسیم می شود مانند یاس، حسرت و حسادت، دروغ و تزویر و فریب، زور و فشار. در طرحواره های حجمی نوع اجتماع به خوبی ترسیم شده است. اجتماعی که در رمان بازتاب یافته است، جامعه ای بسته را نشان میدهد که آزادی بیان و اندیشه در آن نیست و طرحواره قدرتی نشان از اجتماعی است که نیروهای خارجی و جنگ به حاکمان فشار می آورد و آنان را مقهور خود ساخته به طوری که زنان دچار ویروس نازایی شده اند و مردان نیز در درون جامعه به زنان حکم می رانند. طرحواره حرکتی نشانگر حرکت رو به عقب در جامعه است و به نوعی پس رفت و ورود به گذشته را نشان میدهد تا حرکت در آینده و جوشش و تکاپوی تعالی و زیست.

Keywords:

معنی شناسی شناختی , استعاره مفهومی , عواطف , استعاره های هستی شناختی