تحلیل ساختار روایتی داستان جمشید و خورشید براساس نظریه گریماس

Publish Year: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 294

This Paper With 9 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

NCTMH03_369

تاریخ نمایه سازی: 26 مرداد 1397

Abstract:

ساختار گرایان اصول خود را بر پایه ی زبان شناسی مطرح می کردند.این امر باعث می شد که به دنبال آن روایت نیز شیوه ای برای ترکیب واحدهای زبان و ایجاد ساختارهای بزرگتر گردد. گریماس که از مشهورترین نظریه پردازان روایت است، کوشید تا با ارایه ی الگوی کنشی و زنجیره های روایتی، هر روایت را با ساختار روایی خاص تجزیه و تحلیل کند. رویکرد اصلی گریماس یافتن ارتباط ساختاری پنهان داستان است. در حقیقت الگوی روایت شناسی او الگوی فراگیر و قابل تطبیق با ژانرهای مختلف است به گونه ای که ساختار اصلی هر روایت را می توان با نظریه ی او تحلیل و بررسی کرده می توان گفت الگوی کنشی گریماس در تحلیل روایت منظومه ی غنایی جمشید و خورشید قابل انطباق وفیدم است و طرح داستان از انسجام و نظم روایی خاصی برخوردار است و نگارنده در این مقاله بر آن است تا با کاربرد شیوه های جدید تحلیل داستانی، نقد روایتی و الگوی کنش گر گریماس را بررسی و تحلیل کند.

Authors

فرامرز روشندل

دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بیرجند