شناخت بحران، یکی از وظایف مدیریت است اما از آن مهمترین ، پیش بینی بحران می باشد. چرا که بدون پیش بینی و قدرت نگاه به آینده آن، این بحران خواهد بود که چون طوفانی ما را به هر سو که بخواهد می کشاند (قانع بصیری، 1372: 22).
در این مقاله بعد از ارائه تعاریفی از بحران، فاجعه و مدیریت بحران، مسئله برنامه ریزی برای بحران مورد بررسی قرار گرفته است. از سویی، نگرش سیستمی (نظریه کل گرا که از اساسی ترین الزامات مدیریت امروزی است)، و نحوه برخورد با بحران از طریق این نگرش مورد توجه قرار گرفته است.
بطور کلی چگونه باید با بحرانهای احتمالی روبرو شد و آنها را تحت کنترل و در عین حال اداره منطقی و قابل قبولی در آورد؟ چگونگی اداره و رویارویی با بحران موضوع بعدی است که در این مقاله مطرح شده است . اگر فعالیتهای مختلف مدیریت را درنظر آورید، به وضوح مشاهده میشود که جوهر تمامی فعالیتهای مدیریت تصمیمگیری است. (الوانی ، 1372، 177). تصمیم گیری دربحران و شرایط سه گانه تصمیم گیری و همچنین مدل مفهومی فرایند تصمیم گیری در شرایط بحرانی، مباحثی هستند که در ادامه اینمقاله بدانها پرداخته می شود. نگاهی گذرا به مدیریت مصائب جمعی و نیز مقایسه دیدگاه سنتی مدیریتمصائب جمعی و دیدگاه نوین مدیریت مصائب جمعی و چرخه مصائب جمعی موضوع پایانی مقاله می باشد. در پایان، نتیجه گیری مقاله ارائه گردیده است . امید است این مقاله بتواند در جهت مدیریت و برنامه ریزی برای بحران مورد استفاده مدیریت بحران قرار گیرد.