حقوق و تکالیف محکوم علیه رای غیابی در آیین دادرسی و اجرای احکام مدنی ایران

Publish Year: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 1,089

This Paper With 8 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

COHE02_008

تاریخ نمایه سازی: 6 خرداد 1398

Abstract:

حکم غیابی اصطلاحی است در علم حقوق که عبارت است از رایی که دادگاه در غیاب مدعیعلیه صادر میکند، خواه به سود وی باشد خواه به ضرر او در حقوق ایران از ابتدا صدور حکم غیابی تحت شرائطی مشروع دانسته شده است. ماده 303 قانون آئین دادرسی مدنی ایران مقرر میدارد: حکم دادگاه حضوری است مگر این که خوانده یا وکیل یا قائم مقام یا نماینده قانونی وی در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشده و به طور کتبی نیز دفاع ننموده باشد و یا اخطاریه، ابلاغ واقعی نشده باشد؛ البته با توجه به ماده 305 قانون مذکور تمام احکام غیابی قابل اعتراض است. آئین دادرسی مدنی تشریفاتی است که مشخص میکند افرادی که مدعی حقی برای خود هستند یا اختلافی در امور مدنی با یکدیگر دارند چگونه میتوانند این حقوق را به موقع اجرا در آورند. به بیانی دیگر آیین دادرسی مدنی، قواعدی است که اصحاب دعوا اعم از خواهان و خوانده، قضات محاکم و اشخاص وابسته به آنها در امر قضا، در جریان دادرسی از آغاز تا فرجام رسیدگی دادگاه و صدور حکم باید رعایت کنند. منظور از اشخاص وابسته به دستگاه قضایی، مدیران دفاتر، مامورین اطلاع و اجرای احکام، وکلاء، کارشناسان و مترجمین رسمی هستند. وجود این مقررات بیانگر این واقعیت است که افراد نمیتوانند برای احقاق حق خود و اجرای عدالت به طور شخصی و به میل خود اقدام کنند. آئین دادرسی گاه حقوق شکلی خوانده میشود و دربرابر حقوق ماهوی قرار داده میشود. منظور از این اصطلاح اینست که قوانین ماهوی وجود حق را مشخص میکنند، اما آئین دادرسی به شکل و روش اثبات و اجرای این حق میپردازد.

Authors

محسن ابراهیمی

دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق خصوصی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم آباد،خرم آباد ،ایران