واکاوی جایگاه بدن در هنر به مثابه ابزاری کمک آموزشی در حصول ادراکات بدنی کودکان

Publish Year: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 623

This Paper With 16 Page And PDF and WORD Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

EDUCONF01_113

تاریخ نمایه سازی: 20 خرداد 1398

Abstract:

با توجه به مباحث مطروحه اخیر، مبنی بر آموزش حریم خصوصی و حساس بدن به کودکان و نحوه مراقبت از آنها، در بدو امر لزوم آشنایی کودک با مفاهیم کلی از اندام های بدن و حصول ادراکات بدنی از خود و دیگری ضروری می نماید. از این رو، با توجه به جذابیت، سهولت و افزایش یادگیری از طریق وسایل کمک آموزشی، پژوهش حاضر درصدد واکاوی جایگاه بدن در هنر به مثابه ابزاری کمک آموزشی جهت حصول ادراکات بدنی کودکان می باشد. به عبارتی دیگر، پرسش مطروحه پژوهش حاضر این است که جایگاه بدن در هنر معاصر، به ویژه نقاشی، چیست و چگونه می توان از آن به عنوان راهکارهایی کاربردی جهت حصول ادراکات بدنی کودکان استفاده کرد. بدین منظور، از روش توصیفی و تطبیقی-تحلیلی بهره گرفته و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و استفاده گسترده از آثار و فعالیت های هنرمندان معاصر، صورت گرفته است. نتایج مطالعه حاضر بر همین اساس نشان می دهد که جایگاه بدن در هنر معاصر، به ویژه نقاشی، را می توان، با درنظرگیری همپوشانی و تداخل در برخی موارد، در چهار نگرش بدن به مثابه موضوع نقاشی، بدن به مثابه بوم نقاشی، بدن به مثابه ابزار نقاشی و بدن به مثابه کنش در نظر گرفت، که با تطبیق و ارائه راهکارهایی کاربردی بر این چهار نگرش، می توان شاهد حصول ادراکات بدنی کودکان در دو سطح شناختی و زیبایی شناختی از اعضای داخلی و خارجی بدن بود، که این امر، علاوه بر ایجاد فهم بسیار عمیق کودک از قابلیت های بدن و نحوه برخوردش با بدن خود و دیگری، تغییر نگرش کودک نسبت به بدن و اهمیت آن را نیز در بر می گیرد. در نهایت، بدن با این چهار نگرش، به سبب برخورداری از مواردی چون، برقراری ارتباط موثر، ایجاد انگیزه یادگیری و کمک به تداوم آن، شکل دهی به تجارب یادگیری ناممکن، دست اول یا نزدیک به آن، شکل دهی به یادگیری سریع تر، عمیق تر و پایدارتر، صرفه جویی در زمان آموزش، و انطباق با هوش های چندگانه، می تواند به مثابه ابزاری کمک آموزشی مورد استفاده قرار بگیرد.

Authors

زهرا آخوندی

دانشجوی دکتری پژوهش هنر دانشگاه تربیت مدرس

اصغر فهیمی فر

دانشیار و عضو هیئت علمی گروه پژوهش هنر دانشگاه تربیت مدرس